گنجور

شمارهٔ ۱۶۶۹

از من، ای ساده پسر، دور مشو
برشکسته مگذر دور مشو
گر چه سر تا به قدم از نمکی
هم از این خسته جگر دور مشو
مردنم از غم تو نزدیک است
یک زمانیم ز سر دور مشو
مرو از پیش من و بهر خدا
مطلق از پیش نظر دور مشو
تری دیده پر خون دیدی
وه کزین دیده تر دور مشو
لب به خسرو ده و آنگاه به لاغ
با مگس گو، ز شکر دور مشو

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از من، ای ساده پسر، دور مشو
برشکسته مگذر دور مشو
هوش مصنوعی: ای پسر ساده، از من دور نشو و به راحتی از کنارم نگذری.
گر چه سر تا به قدم از نمکی
هم از این خسته جگر دور مشو
هوش مصنوعی: هر چند که تمام وجودت به تلخی و درد آغشته است، اما از این دل شکسته فاصله نگیر.
مردنم از غم تو نزدیک است
یک زمانیم ز سر دور مشو
هوش مصنوعی: مرگ من به خاطر غمت نزدیک است. عشق ما را از هم دور نکن.
مرو از پیش من و بهر خدا
مطلق از پیش نظر دور مشو
هوش مصنوعی: از پیش من نرو و به خاطر خدا، هرگز از جلوی چشمم دور نشو.
تری دیده پر خون دیدی
وه کزین دیده تر دور مشو
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به بیان احساسات عمیق و بی‌قراری خود می‌پردازد. او می‌گوید که چشمانش پر از اشک و غم هستند و از طرفی تأکید می‌کند که نباید از این چشمان غمگین دور شد، زیرا در آن‌ها داستان و عمق احساسی نهفته است که باید درک شود. این ابراز احساسات نشان‌دهنده‌ی شدت یک دل‌شکستگی و وابستگی عمیق به معشوق است.
لب به خسرو ده و آنگاه به لاغ
با مگس گو، ز شکر دور مشو
هوش مصنوعی: لب به خسرو ده و آنگاه به لاغ با مگس گو، ز شکر دور مشو لب خود را به گل-mouth شکرین بده و سپس به زنی لاغر با مگس بگو، از شیرینی دور مشو. این جمله به معنای این است که برای دستیابی به لذت و زیبایی باید از چیزهای مملو از شکر و شیرینی بهره برد و از لذت‌ها غافل نشوید.