شمارهٔ ۱۶۵
دلم زو شب حدیث ناز می گفت
همی گفت آن حدیث و باز می گفت
نمی آمد مرا خواب از غم دوست
ز هجران سرگذشتی باز می گفت
خیال غمزه از پیکان دلدوز
پیام ترک تیرانداز می گفت
نهان می مردم و می زیستم باز
که جان با من سخن زان ناز می گفت
مرا می کشت یاد آن که روزی
به غمزه با من آن بت راز می گفت
خوش آن مرغی که می آمد از آن باغ
کبوتر را سلام باز می گفت
دل من مست بود و قصه دوست
گهی زانجام و گه ز آغاز می گفت
ز زلفش عقل می نالید با چشم
جفای دزد با غماز می گفت
چو چنگ غم زده در گریه خسرو
سرود عاشقان با ساز می گفت
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم زو شب حدیث ناز می گفت
همی گفت آن حدیث و باز می گفت
هوش مصنوعی: دل من در شب داستان عاشقانهای را روایت میکرد و همچنان به تکرار آن داستان ادامه میداد.
نمی آمد مرا خواب از غم دوست
ز هجران سرگذشتی باز می گفت
هوش مصنوعی: به خاطر غم دوستی که دور از من است، خواب به چشمانم نمیآید و مرتب از درد فراقش داستانهایی را برای خودم تکرار میکنم.
خیال غمزه از پیکان دلدوز
پیام ترک تیرانداز می گفت
هوش مصنوعی: تصور زیبایی و جذابیت چشمان معشوق، به قدری قوی است که همچون تیری دلسوز بر دل من اثر میگذارد و این خیال در مورد عشق و جذابیت او در دل و ذهنم فرمانروایی میکند.
نهان می مردم و می زیستم باز
که جان با من سخن زان ناز می گفت
هوش مصنوعی: من به طور پنهانی میمُردم و دوباره زندگی میکردم، چرا که جان من با من از روی ناز و محبت صحبت میکرد.
مرا می کشت یاد آن که روزی
به غمزه با من آن بت راز می گفت
هوش مصنوعی: من را یاد آن بت میکشد که روزی با ناز و فریب، رازی را با من در میان گذاشت.
خوش آن مرغی که می آمد از آن باغ
کبوتر را سلام باز می گفت
هوش مصنوعی: پرندهای که از آن باغ به سراغ کبوتر میآید، با سلام و احوالپرسی گرمی او را ملاقات میکند.
دل من مست بود و قصه دوست
گهی زانجام و گه ز آغاز می گفت
هوش مصنوعی: دل من شاد و سرمست بود و هر از گاهی از داستان عشق دوست، هم از آغاز و هم از انتهای آن صحبت میکرد.
ز زلفش عقل می نالید با چشم
جفای دزد با غماز می گفت
هوش مصنوعی: زلف او باعث میشود که عقل به تنگ بیاید و با چشمانش که به خیانت شبیه است، شکایت کند و از او خبر بدهد.
چو چنگ غم زده در گریه خسرو
سرود عاشقان با ساز می گفت
هوش مصنوعی: وقتی که دل غمگین است و مانند چنگی به گریه درآمده، خسرو با سازش نغمههای عاشقانه را میخواند.