گنجور

شمارهٔ ۱۶۳۵

یک شب، ای ماه جهان افروز من
بر من آی و باش صبرآموز من
نیست یک ذره ترا دل گرمیی
گر چه صد دل پخته گشت از سوز من
از چه روزم شد سیه، مانا فتاد
سایه شبهای من بر روز من
می دهم جان، بگذر و ناخوش من
بهر فردا مهلت امروز من
گریه هم بر من شبیخون می کند
خسروا، بین لشکر فیروز من

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک شب، ای ماه جهان افروز من
بر من آی و باش صبرآموز من
هوش مصنوعی: شب هایی که ماه در آسمان می‌درخشد، ای نور بخش من، بیا و در کنارم بمان تا از تو صبر و آرامش بیاموزم.
نیست یک ذره ترا دل گرمیی
گر چه صد دل پخته گشت از سوز من
هوش مصنوعی: اگرچه به اندازه یک ذره هم دل تو از عشق و احساس گرم نیست، حتی اگر صد دل دیگر از سوز عشق من به داغی بیفتند.
از چه روزم شد سیه، مانا فتاد
سایه شبهای من بر روز من
هوش مصنوعی: چرا روزگار من چنین تیره و تار شده است؟ سایه شب‌هایم دائم بر روزهای زندگی‌ام افتاده است.
می دهم جان، بگذر و ناخوش من
بهر فردا مهلت امروز من
هوش مصنوعی: من به تو جانم را می‌دهم، فقط بگذار که امروز را بدون ناراحتی بگذرانم، و در انتظار فردا نمانم.
گریه هم بر من شبیخون می کند
خسروا، بین لشکر فیروز من
هوش مصنوعی: زاری و اندوه بر من حمله می‌آورد، ای خسرو، نگاه کن به سپاه پیروزمند من.

حاشیه ها

1403/10/16 05:01
امیر الخوانین

بیت تصادفی اول...چه شعر زیبایی!!