گنجور

شمارهٔ ۱۶۳۴

ای غمت خوش تر ز شادی کسان
از غم خود هر دمم شادی رسان
چون کسان گر لایق خدمت نه ایم
لعنتی بفرست بر ما ناکسان
پاره پاره کن مرا بر فرق خویش
تا همه زاغان برند و کرکسان
هر کسی در کعبه وصلت رسید
من بمردم در میان واپسان
مهربانی زو مجو، خسرو، از آنک
شعله را رحمت نیاید بر خسان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای غمت خوش تر ز شادی کسان
از غم خود هر دمم شادی رسان
هوش مصنوعی: غم تو برایم از شادی دیگران دلپذیرتر است و هر لحظه غم خود را به شادی تبدیل می‌کنم.
چون کسان گر لایق خدمت نه ایم
لعنتی بفرست بر ما ناکسان
هوش مصنوعی: اگر ما لایق خدمت نباشیم، پس لعنت بر ما ناکامان.
پاره پاره کن مرا بر فرق خویش
تا همه زاغان برند و کرکسان
هوش مصنوعی: مرا به صورت تکه‌تکه‌ای تقسیم کن تا همه پرندگان و لاشخورها را از خود دور کنی.
هر کسی در کعبه وصلت رسید
من بمردم در میان واپسان
هوش مصنوعی: هر فردی که به حقایق و نزدیک شدن به خداوند برسد، من در میان کسانی که به او نزدیک نمی‌شوند یا به حالت عادی باقی می‌مانند، از دنیا رفته‌ام.
مهربانی زو مجو، خسرو، از آنک
شعله را رحمت نیاید بر خسان
هوش مصنوعی: خسرو عزیز، از مهربانی گمان نکن، زیرا مانند شعله‌ای که برای ضعیفان رحمت نمی‌آورد، این محبت نیز به آنها نمی‌رسد.