گنجور

شمارهٔ ۱۶۱۳

همی ریزی به بازی خون یاران
چنین باشد سزایی دوستداران؟
به خون بیدلان خوردن مکن خوی
که کس را نآید این شربت گواران
من رسوا و هر سو خنده خلق
چو مستی در میان هوشیاران
برای صبح پیروزی که بی تست
حیات من چو شام سوکواران
تنم پرورده شد در خون دیده
چنان کز می سفال باده خواران
نگویم درد خود با کس کز این راز
نگنجد در دل نااستواران
منم سرگشته زیر پای خوبان
چو گوی افتاده در پیش سواران
شکاری را ز تیر ترک روزی ست
مرا از ناوک مردم شکاران
چه خوش می نالد اندر عشق خسرو
چو بلبل در قفس وقت بهاران

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همی ریزی به بازی خون یاران
چنین باشد سزایی دوستداران؟
هوش مصنوعی: آیا این درست است که به خاطر بازی و سرگرمی، خون یاران را بریزید و این عمل را برای دوستداران و عاشقان قابل قبول بدانید؟
به خون بیدلان خوردن مکن خوی
که کس را نآید این شربت گواران
هوش مصنوعی: به خاطر دل‌سوختگان، خود را به خونی آلوده نکن، زیرا هیچ کس نمی‌تواند این نوشیدنی خوش طعم را بنوشد.
من رسوا و هر سو خنده خلق
چو مستی در میان هوشیاران
هوش مصنوعی: من در برابر چشمان دیگران رسوا و افشا شده‌ام، در حالی که مردم به من می‌خندند، مانند کسی که در میان افراد باهوش و آگاه، حالت مستی دارد.
برای صبح پیروزی که بی تست
حیات من چو شام سوکواران
هوش مصنوعی: برای صبحی که به پیروزی می‌انجامد و بدون تو، زندگی من همچون شبی غم‌انگیز و تاریک است.
تنم پرورده شد در خون دیده
چنان کز می سفال باده خواران
هوش مصنوعی: بدن من در خون اشک‌ها پرورش یافته است، مانند می که در کوزه به خاطر شراب‌خواران جای گرفته است.
نگویم درد خود با کس کز این راز
نگنجد در دل نااستواران
هوش مصنوعی: نمی‌خواهم درد و رنج خود را با کسی در میان بگذارم، زیرا این راز در دل افرادی که از نظر روحی و عاطفی ضعیف هستند، حفظ نخواهد شد.
منم سرگشته زیر پای خوبان
چو گوی افتاده در پیش سواران
هوش مصنوعی: من در راه عشق و زیبایی آنچنان سرگشته‌ام که مانند یک توپ در زیر پای سواره‌نجدی افتاده‌ام.
شکاری را ز تیر ترک روزی ست
مرا از ناوک مردم شکاران
هوش مصنوعی: یک روز، تیرکمان من مرا به شکار می‌برد، در حالی که من در تلاش برای فرار از چنگ مردم شکارچی هستم.
چه خوش می نالد اندر عشق خسرو
چو بلبل در قفس وقت بهاران
هوش مصنوعی: عشق خسرو به قدری زیبا و دلنشین است که مانند صدای گلوله‌ای که در بهار از قفس آواز می‌خواند، دل‌انگیز و شورانگیز است.