گنجور

شمارهٔ ۱۶

بشکفت گل‌ها در چمن، ای گلسِتان من بیا
سرو ایستاده منتظر، سرو روان من بیا
از گریه من هر طرف، پر لاله و گل شد زمین
وقتی به گلگشت، ای صنم، در گلسِتان من بیا
حیف است دیدن بی‌رُخَت، در بوستان آخر گهی
ای گل، نهان از باغبان در بوستان من بیا
هر طره تو آفتی، هر نرگس تو فتنه‌ای
گرچه بلای عالمی، از بهر جان من بیا
تلخی که گویی نیست آن از تلخی هجرت فزون
با این همه تلخی خود، شکّرفِشان من بیا
دانی که هستم در جهان من خسرو شیرین‌زبان
گر نایی از بهر دلم، بهر زبان من بیا

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۶ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1394/09/02 21:12
شیخ

ردیف بیا از انتهای مصرع های 2 - 4 - 6- 8 و 10 افتاده است