شمارهٔ ۱۵۹۴
چنین که بی تو زمان نمی توان بودن
نه مردمی بود از چشم ما نهان بودن
دمی به سوی من آی، ار چه عیب شاهان است
به کنج محنت درویش میهمان بودن
ز دیده گوهر و در بر درت فشانم، از آنک
نه دوستیست به کوی تو رایگان بودن
صبور بودنم از دیدن رخت گویند
چرا ز دیده نباشم، اگر توان بودن؟
ز سینه ام نه همانا برون روی همه عمر
چنین که خوی شدت در میان جان بودن
ملامتت نکنم گر جفا کنی، زیراک
رها نمی کندت حسن مهربان بودن
به بند سخت شدن، در شکنجه جان دادن
از آن به است که در بند نیکوان بودن
طریق بوالهوسان است نی ره عشاق
ز عشق لاف، پس از فتنه بر کران بودن
مپرس قصه خسرو، چه جای پرس آن را
که حیرت رخت آموخت بی زبان بودن
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چنین که بی تو زمان نمی توان بودن
نه مردمی بود از چشم ما نهان بودن
هوش مصنوعی: بدون تو، زمان به سختی میگذرد، نه اینکه کسی از دیدهام پنهان باشد.
دمی به سوی من آی، ار چه عیب شاهان است
به کنج محنت درویش میهمان بودن
هوش مصنوعی: لحظهای به سوی من بیا، هرچند که نشستن در کنار درویش و تحمل غم و مصیبت، نشانهی ن نگاری و بیاحترامی شاهان به حساب میآید.
ز دیده گوهر و در بر درت فشانم، از آنک
نه دوستیست به کوی تو رایگان بودن
هوش مصنوعی: چشمهایم را چون مروارید بر در تو میریزم، چون در کوی تو دوستی نیست، نمیخواهم رایگان بمانم.
صبور بودنم از دیدن رخت گویند
چرا ز دیده نباشم، اگر توان بودن؟
هوش مصنوعی: میگویند صبوری من در برابر روی تو به چه دلیل است، وقتی که طاقت دیدن تو را دارم، چرا باید از نظرت دور باشم؟
ز سینه ام نه همانا برون روی همه عمر
چنین که خوی شدت در میان جان بودن
هوش مصنوعی: از وجودم همواره چنین برمیآید که خویشتن را در عمق جانم حس کنم و این احساس در تمام عمر با من بوده است.
ملامتت نکنم گر جفا کنی، زیراک
رها نمی کندت حسن مهربان بودن
هوش مصنوعی: نمیتوانم تو را سرزنش کنم اگر به من بدی کنی، چون مهربانی و خوب بودن همیشه تو را رها نخواهند کرد.
به بند سخت شدن، در شکنجه جان دادن
از آن به است که در بند نیکوان بودن
هوش مصنوعی: به سختی و رنج کشیدن و جان دادن بهتر از این است که در کنار افرادی نیک و خوب نباشی.
طریق بوالهوسان است نی ره عشاق
ز عشق لاف، پس از فتنه بر کران بودن
هوش مصنوعی: مسیر افرادی که شهوات را دنبال میکنند، با راه عاشقان متفاوت است. عدهای فقط از عشق سخن میزنند و در واقعیت هیچگاه درگیر عمق آن نمیشوند. بنابراین، پس از بروز مشکلات و بحرانها، فهمیدنی برایشان در کار نخواهد بود.
مپرس قصه خسرو، چه جای پرس آن را
که حیرت رخت آموخت بی زبان بودن
هوش مصنوعی: از داستان خسرو نپرس، زیرا تعجبی که از زیبایی تو به وجود آمده، مرا به حدی تحت تاثیر قرار داده که نمیتوانم حرفی بزنم.