گنجور

شمارهٔ ۱۵۸

مرا داغ تو بر جان یادگارست
فدایش باد جان چون داغ یارست
اگر جان می رود گو، رو، غمی نیست
تو باقی مان که ما را با تو کارست
به صف عاشقان میرم که گویند
سگ همخوابه یاران غارست
شدم بیخود، کرشمه کمترک کن
که من را باده و می مستکارست
ز ذوق من که در می پیر گشتم
چه داند پارسا کین شیرخوارست
غلام آن بتم کز نازنینی
نظر هم بر چنان اندام بارست
مرا زندانست بی تو خانه، هر چند
در و بام از خیالت پر نگارست
دو چشمم را ز کویت راتبه خاک
زیادت کن که مزد انتظارست
به کویت زرد رو شد خسرو، آی
هوای نیکوان ناسازگارست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا داغ تو بر جان یادگارست
فدایش باد جان چون داغ یارست
هوش مصنوعی: غم و یاد تو در دل من باقی مانده و برایم عزیز است، همچنان که یاد یار برای جانش ارزشمند است.
اگر جان می رود گو، رو، غمی نیست
تو باقی مان که ما را با تو کارست
هوش مصنوعی: اگر جانم هم برود، اشکالی ندارد؛ مهم نیست. تو که هنوز هستی و ما به تو وابسته‌ایم.
به صف عاشقان میرم که گویند
سگ همخوابه یاران غارست
هوش مصنوعی: به جمع عاشقان می‌روم که می‌گویند حتی سگ هم دوست و همراه یاران غار (یاران مؤمن) است.
شدم بیخود، کرشمه کمترک کن
که من را باده و می مستکارست
هوش مصنوعی: من به حال و روز خود بی‌خبر شده‌ام، لطفاً به من توجهی کم‌تر کن. زیرا من در حال تجربه‌ی شگفت‌انگیز باده و مستی هستم.
ز ذوق من که در می پیر گشتم
چه داند پارسا کین شیرخوارست
هوش مصنوعی: کسی که در حال پرستش است، از شادی و ذوق من که به می‌خواری روی آورده‌ام، هیچ اطلاعی ندارد، چون او هنوز در مرحله‌ای ابتدایی و بی‌تجربه است.
غلام آن بتم کز نازنینی
نظر هم بر چنان اندام بارست
هوش مصنوعی: من بنده آن معشوقی هستم که از زیبایی و ناز او حتی نگاه به چنین اندام زیبایی هم جالب و دلربا است.
مرا زندانست بی تو خانه، هر چند
در و بام از خیالت پر نگارست
هوش مصنوعی: بدون تو، زندان من خانه‌ام است، هرچند که دیوارها و سقف‌هایم از یاد تو پر از زیبایی است.
دو چشمم را ز کویت راتبه خاک
زیادت کن که مزد انتظارست
هوش مصنوعی: دو چشمم را از دیدن تو سیراب کن و خاک زمین را بر آنها بیفشان، چون این تنها پاداشی است که از انتظار کشیدن من به دست می‌آید.
به کویت زرد رو شد خسرو، آی
هوای نیکوان ناسازگارست
هوش مصنوعی: خسرو که به سمت تو آمده، رنگش زرد شده است و این نشان می‌دهد که حال و هوای خوب، با او سازگار نیست.