شمارهٔ ۱۵۷
بیا کز رفتنت جانم خرابست
دل از شور نمکدانت کبابست
درنگ آمدن، ای دوست کم کن
که عمر از بهر رفتن در شتابست
من آیم هر شبی سوی تو، لیکن
همه شب خانه من ماهتابست
سیه شد روی ما از تو که رویت
زوال روز ما را آفتابست
ندارد چشمه خورشید آبی
کز آن چشمه تو بردی هر چه آبست
نباشد هیچ بوی نافه از مشک
ولی موی تو یکسر مشک نابست
چو بر شیرین لبت از رخ چکد خوی
تمامی آب آن شربت گلابست
مرا گر یک سؤالی از لب تست
ز چشمت ده جواب ناصوابست
سخن گوید چو خسرو پیش چشمش
زبون غمزه حاضر جوابست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1390/10/18 13:01
با سلام و تشکر از سایت خوبتون من این سایت رو جزو پیوندهای وبلاگم قرار دادم. به نظر میاد که مصرع دوم از لحاظ ضرب آهنگ مشکل داره
1396/12/28 02:02
عباس پالاش
کزان چشمه تو بردی هر چه است
هم وزن ایراد داره و هم معنا
منطقا با توجه به مصرع اول
ندارد چشمهٔ خورشید آبی
باید
کزان چشمه تو بردی هر چه آبست
باشه
1399/10/11 11:01
حمید
سلام
مصراع اول بیت چهارم باید اینگونه نوشته شود
مرا گر یک سوالی از لب توست