گنجور

شمارهٔ ۱۵۶

به هر بیتی که وصف آن رخانست
چو نیکو بنگری شه بیت آنست
کمر که بسته او هست جانم
مرا جانی ست آن هم در میانست
ندارم در میان تو سخن هیچ
ولی جان را سخن در آن دهانست
به ما گر می کند چشم تو شوخی
که شوخی شیوه های سرخوشانست
به هر مو زلف تو دارد دو صد دل
چه دزدی پر دلی نامهربانست
دلم را برد و جان را کشت چشمت
جهانگیرست و هم صاحب قرانست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به هر بیتی که وصف آن رخانست
چو نیکو بنگری شه بیت آنست
هوش مصنوعی: هر بیتی که درباره زیبایی آن دختران صحبت می‌کند، اگر به دقت نگاه کنی، خود آن بیت نیز زیباست.
کمر که بسته او هست جانم
مرا جانی ست آن هم در میانست
هوش مصنوعی: او به خود عزم و اراده‌ای محکم دارد و با این حال، وجود من به او وابسته و در درونش احساس شوق و عشق زیادی دارم.
ندارم در میان تو سخن هیچ
ولی جان را سخن در آن دهانست
هوش مصنوعی: من در حضور تو چیزی برای گفتن ندارم، اما جانم خود به خود سخن می‌گوید.
به ما گر می کند چشم تو شوخی
که شوخی شیوه های سرخوشانست
هوش مصنوعی: اگر چشم تو با ما شوخی کند، باید بگویم که این نیز یکی از روش‌های شاد و خوشحال بودن است.
به هر مو زلف تو دارد دو صد دل
چه دزدی پر دلی نامهربانست
هوش مصنوعی: هر مویی از زلف تو به اندازه‌ی صد دل ارزش دارد و دلی که این همه زیبایی را از دست می‌دهد، بی‌رحمی بیش نیست.
دلم را برد و جان را کشت چشمت
جهانگیرست و هم صاحب قرانست
هوش مصنوعی: چشمان تو آن‌قدر زیبا و جذاب هستند که دل مرا به خود جلب کرده و روح مرا آزار می‌دهند. تو هم جهانی را تحت تاثیر قرار می‌دهی و هم به نوعی دارای ویژگی‌های خاص و منحصر به فردی هستی.