شمارهٔ ۱۵۵
من و شب زندگانی من اینست
دل و غم شادمانی من اینست
همه شب خون دل نوشم به یادش
شراب ارغوانی من اینست
همی نالم به شب بیداری هجر
سرود میهمانی من اینست
من و کنج غم و شبهای تاریک
طرب جای نهانی من اینست
ببندد چشم من بر من خیالش
که شبها یار جانی من اینست
نباید کاید از تنگی من تنگ
برین دل بدگمانی من اینست
ز عشقش گاه میرم، گه زیم باز
طریق زندگانی من اینست
رها کن تا بمیرم زیر پایت
که عمر جاودانی من اینست
بس ست این قیمت خسرو که گویی
غلام رایگانی من اینست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من و شب زندگانی من اینست
دل و غم شادمانی من اینست
هوش مصنوعی: زندگی من به شب شبیه است و در این زندگی، دل من پر از غم و شادی است.
همه شب خون دل نوشم به یادش
شراب ارغوانی من اینست
هوش مصنوعی: هر شب به یاد او، دلی آغشته به درد و خون مینوشم و این حالت من مانند شراب قرمزی است که میخورم.
همی نالم به شب بیداری هجر
سرود میهمانی من اینست
هوش مصنوعی: من در شبهای بیخوابی به خاطر دوری عشق، با دلتنگی شکایت میکنم و این احساس، همچون دعوتی به میهمانی غم و اندوه است.
من و کنج غم و شبهای تاریک
طرب جای نهانی من اینست
هوش مصنوعی: من در گوشهای از غم و شبهای تاریک، مکانی پنهانی دارم که برایم خوشایند است.
ببندد چشم من بر من خیالش
که شبها یار جانی من اینست
هوش مصنوعی: چشمانم را بر روی خیال او میبندم، زیرا او کسی است که در شبها جانم را آرامش میبخشد.
نباید کاید از تنگی من تنگ
برین دل بدگمانی من اینست
هوش مصنوعی: نباید از تنگی حال من ناراحت شوی؛ تنگنظری و بدگمانی من به خاطر وضعیت درونیام است.
ز عشقش گاه میرم، گه زیم باز
طریق زندگانی من اینست
هوش مصنوعی: گاهی از عشق او میمیرم و گاهی دوباره به زندگی برمیگردم؛ این همان راه و رسم زندگی من است.
رها کن تا بمیرم زیر پایت
که عمر جاودانی من اینست
هوش مصنوعی: اجازه بده که به خاطر تو فدای عشق شوم، چون زندگی ابدی من در همین لحظه است.
بس ست این قیمت خسرو که گویی
غلام رایگانی من اینست
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که ارزش و منزلت کسی همچون خسرو بسیار بالاست و او مانند یک غلام بیارزش به نظر نمیرسد. به عبارت دیگر، وجود او به قدری مهم و قیمتی است که نمیتوان او را با چیزهای بیارزش مقایسه کرد.