گنجور

شمارهٔ ۱۵۷۶

ای باد، بوی یار بدین مبتلا رسان
در چشم من ز خاک درش توتیا رسان
گر هیچ از آن طرف گذری افتدت ز من
خدمت بر و سلام بگوی و دعا رسان
یک تار بهر پرسش من زان قبا بکش
تشریف پادشاه به پشت گدا رسان
آن دل که برده ای ز من ار نیستت قبول
بازآر و هم به سینه این مبتلا رسان
جانی خراب دارم و وردست نام او
این درد را گرفته به نزد دوا رسان
گفتی که ناله تو به یار تو می رسد
آنجا که ناله می رسد، آنجا مرا رسان
از دیده غرق آب شدم، مردمی بکن
این آب را نهفته بدان آشنا رسان
ما چون نمی رسیم بدان آرزوی دل
یارب، تو آرزوی دل ما به ما رسان
خسرو که از فراق خیالی شد، ای صبا
از جاش در ربا و بدان دلربا رسان

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای باد، بوی یار بدین مبتلا رسان
در چشم من ز خاک درش توتیا رسان
هوش مصنوعی: ای باد، لطفاً بوی محبوبم را به من برسان و از خاک درِ خانه‌اش برایم داروی بینایی بیاور.
گر هیچ از آن طرف گذری افتدت ز من
خدمت بر و سلام بگوی و دعا رسان
هوش مصنوعی: اگر به آن سمت عبوری داشته باشی، از من خواهش دارم که برایم سلام و دعا کنی.
یک تار بهر پرسش من زان قبا بکش
تشریف پادشاه به پشت گدا رسان
هوش مصنوعی: یک تار از آن لباس زیبا را به خاطر سوال من بکش و نشان بده، تا اینکه مقام و رتبه پادشاه را به پشت گدا برسانی.
آن دل که برده ای ز من ار نیستت قبول
بازآر و هم به سینه این مبتلا رسان
هوش مصنوعی: اگر دل من را از من گرفتی و تو را نمی‌پذیرد، دوباره برگرد و این حس را که به من دادی، به سینه‌ام بازگردان.
جانی خراب دارم و وردست نام او
این درد را گرفته به نزد دوا رسان
هوش مصنوعی: من روحی آشفته و بیمار دارم و فقط نام او را به زبان می‌آورم، این درد مرا به جایی رسانده که به دنبال درمان باشم.
گفتی که ناله تو به یار تو می رسد
آنجا که ناله می رسد، آنجا مرا رسان
هوش مصنوعی: تو گفتی که صدای ناله‌ات به محبوبت می‌رسد. پس من نیز می‌خواهم به جایی برسم که صدای ناله‌ام به آنجا برسد.
از دیده غرق آب شدم، مردمی بکن
این آب را نهفته بدان آشنا رسان
هوش مصنوعی: از چشمم اشک زیادی ریخته شده است، مردم را وادار کن تا این اشک‌ها را مخفی کنند و به آن کسی که می‌شناسم برسانند.
ما چون نمی رسیم بدان آرزوی دل
یارب، تو آرزوی دل ما به ما رسان
هوش مصنوعی: ما که به آرزوی دل خود نمی‌رسیم، ای خداوند، تو آرزوهای ما را به ما برسان.
خسرو که از فراق خیالی شد، ای صبا
از جاش در ربا و بدان دلربا رسان
هوش مصنوعی: خسرو به خاطر دوری از معشوقش دچار حالت پریشانی و غم شده است. ای نسیم، تو از جایت برو و پیام او را به آن دل‌ربا برسان.