گنجور

شمارهٔ ۱۵۷۵

ای بی خبر، ز دیده بی خواب عاشقان
تا سوخته دلت ز تف و تاب عاشقان
ذکر لب و دهان تو تسبیح بیدلان
نعل سم سمند تو محراب عاشقان
شب خواب دیدمت به بر خویشتن، ولی
آن بخت کو که راست شود خواب عاشقان!
یک شب به میهمانی خونابه من آی
تا بی خبر شوی ز می ناب عاشقان
گفتی که کشتن تو هوس دارم آشکار
پوشیده نیست لطف تو در باب عاشقان
گر چه درون حجره جانهاست جای تو
هم ایمنی خطاست ز پرتاب عاشقان
مردن همم رها نکنی زیر پای خویش
زین گونه هم مبر مه من آب عاشقان
خسرو نزار و غمزه خوبان کشید تیغ
شرمنده می شویم ز قصاب عاشقان

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بی خبر، ز دیده بی خواب عاشقان
تا سوخته دلت ز تف و تاب عاشقان
هوش مصنوعی: ای کسی که نسبت به حال عاشقان بی‌خبر هستی، آیا نمی‌دانی که چطور دل‌ها بر اثر عشق و شعف داغ شده‌اند و در آتش اشتیاق می‌سوزند؟
ذکر لب و دهان تو تسبیح بیدلان
نعل سم سمند تو محراب عاشقان
هوش مصنوعی: ذکر لب و دهان تو یاد و نامی است که عاشقان دائماً بر زبان دارند و ناله می‌کنند. نعل سم سمند تو، مثل نشانه‌ای مقدس برای عاشقان است که به آن می‌منتند و در آن عبادت می‌کنند.
شب خواب دیدمت به بر خویشتن، ولی
آن بخت کو که راست شود خواب عاشقان!
هوش مصنوعی: در دل شب، تو را در خواب دیدم که در کنارم هستی، اما چه حیف که شگون و بختی که بتواند خواب عاشقان را به حقیقت تبدیل کند وجود ندارد!
یک شب به میهمانی خونابه من آی
تا بی خبر شوی ز می ناب عاشقان
هوش مصنوعی: یک شب به مهمانی بیفتم که احساس خون دل را به تو نشان دهم تا از شراب ناب عاشقان بی‌خبر باشی.
گفتی که کشتن تو هوس دارم آشکار
پوشیده نیست لطف تو در باب عاشقان
هوش مصنوعی: گفتی که می‌خواهم تو را بکشیم، اما این احساس پنهانی نیست و مهربانی تو نسبت به عاشقان در این امر کاملاً واضح است.
گر چه درون حجره جانهاست جای تو
هم ایمنی خطاست ز پرتاب عاشقان
هوش مصنوعی: با وجود اینکه جان‌ها در حجره تو سکونت دارند، اما ایمنی تو در این مکان اشتباه است، زیرا عاشقان می‌توانند تو را به خطر بیندازند.
مردن همم رها نکنی زیر پای خویش
زین گونه هم مبر مه من آب عاشقان
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توانی عشق و یاد محبوب را از دل خود بیرون کنی، حتی اگر بخواهی بمیری. در این حالت، عشق و احساسات عمیق، مانند آب زلالی هستند که در دل عاشقان مدام جاری است.
خسرو نزار و غمزه خوبان کشید تیغ
شرمنده می شویم ز قصاب عاشقان
هوش مصنوعی: خسرو نزار با زیبایی‌های خود دل‌ها را می‌رباید و ما از شرم و خجالت در برابر عشق ورزیدن به او احساس عجز و ضعف می‌کنیم.