شمارهٔ ۱۵۶۲
تُرک من بر عزم رفتن تیر در ترکش مکن
غمزهٔ خون ریز را بر فتنه لشکرکش مکن
زآن دل سنگین چو کردی تیر پیکان مژه
تا مرا جان هست در تن تیر در ترکش مکن
گر نداری زان لب شیرین شکر ورزیدنم
خندهٔ دزدیده زآن لبهای شکروش مکن
پای کوبان میرود خنگت بر آتشلاخ نُه
گو برای جان ما را لعل در آتش مکن
چرخ مه گم کرد و زلفت یافت، پنهانش مدار
هفت دوران است سیار فلک را شش مکن
پیش رفتهست آب چشمم، خسرو از بهر وداع
ابر بارانیست در ره، تنگ بر ابرش مکن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تُرک من بر عزم رفتن تیر در ترکش مکن
غمزهٔ خون ریز را بر فتنه لشکرکش مکن
هوش مصنوعی: ترک کردن من را به قصد رفتن رها نکن، چرا که چشمان زیبا و مرگآور تو نمیتواند در میان آشفتهگیها تاثیرگذار باشد.
زآن دل سنگین چو کردی تیر پیکان مژه
تا مرا جان هست در تن تیر در ترکش مکن
هوش مصنوعی: از آن قلب سنگین که تیر نگاهت را پرتاب کردی، وقتی که هنوز جانم در این بدن وجود دارد، تیر را در کمان نگذاری.
گر نداری زان لب شیرین شکر ورزیدنم
خندهٔ دزدیده زآن لبهای شکروش مکن
هوش مصنوعی: اگر از آن لبهای شیرین چیزی نداری، پس چرا من را به خیال خنداندن دربارۀ آن لبهای شکریات تحریک میکنی؟
پای کوبان میرود خنگت بر آتشلاخ نُه
گو برای جان ما را لعل در آتش مکن
هوش مصنوعی: در اینجا فردی با شتاب و بیتفکر به سوی مقصدی حرکت میکند و به او هشدار داده میشود که از انجام کارهای احمقانه خودداری کند. این عمل نه تنها برای خودش خطرناک است بلکه میتواند به دیگران نیز آسیب برساند. در واقع، او را به احتیاط دعوت میکند و میگوید که نباید چیزی که ارزشمند است (مانند جان یا احساسات دیگران) را در معرض خطر قرار دهد.
چرخ مه گم کرد و زلفت یافت، پنهانش مدار
هفت دوران است سیار فلک را شش مکن
هوش مصنوعی: گوشهای از چرخ روزگار به علت وجود تو، غم و اندوهش را رها کرده و به زیبایی تو مشغول است. این پنهان بودن را در خود نگهدار، چرا که این دورانی که در آن هستیم، همچون فلک در حال چرخش است و نباید به آن بیتوجه بود.
پیش رفتهست آب چشمم، خسرو از بهر وداع
ابر بارانیست در ره، تنگ بر ابرش مکن
هوش مصنوعی: چشمم پر از اشک و سوز و گداز است، مانند بارانی که به دلیل جدایی و وداع میبارد. پس در برخورد من با این احساسات، نرم و ملایم باش و به من سخت نگیرید.

امیرخسرو دهلوی