گنجور

شمارهٔ ۱۵۵۷

عافیت را در همه عالم نمی یابم نشان
گر چه می گردم به عالم هم نمی‌یابم نشان
آدمیت را کجا بر تختهٔ طینت کنم؟
کآدمی را از بنی آدم نمی یابم نشان
مردمی جستن زهر نا مردمی نامردمیست
چون ز مردم در همه عالم نمی یابم نشان
طالعم ناخوب و از اختر نمی بینم اثر
سینه ام مجروح و از مرهم نمی یابم نشان
دل ز من گم گشت و من از دل براین نطع بلا
از که خواهم جستنش کز غم نمی یابم نشان
خسروم، لیکن چو کیخسرو ز ترکان امل
شهربند ظلم، ار رستم، نمی یابم نشان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عافیت را در همه عالم نمی یابم نشان
گر چه می گردم به عالم هم نمی‌یابم نشان
هوش مصنوعی: در هیچ جای دنیا نتوانسته‌ام نشانی از آرامش پیدا کنم، هرچقدر هم که جستجو کنم، باز هم نشانه‌ای نمی‌یابم.
آدمیت را کجا بر تختهٔ طینت کنم؟
کآدمی را از بنی آدم نمی یابم نشان
هوش مصنوعی: من کجا می‌توانم ویژگی‌های انسانیت را بر اساس سرشت و طبیعت آدمی قرار دهم؟ زیرا نشانه‌ای از انسانیت در میان آدم‌ها نمی‌بینم.
مردمی جستن زهر نا مردمی نامردمیست
چون ز مردم در همه عالم نمی یابم نشان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر از انسان‌ها دور شویم و به آن‌ها پشت کنیم، در واقع از ویژگی‌های انسانی خود دور شده‌ایم. زیرا در همه جا نمی‌توان نشانی از انسانیت واقعی پیدا کرد. پس تلاش برای دوری از انسان‌ها نوعی ناپختگی و نامردمی محسوب می‌شود.
طالعم ناخوب و از اختر نمی بینم اثر
سینه ام مجروح و از مرهم نمی یابم نشان
هوش مصنوعی: سرنوشت من خوب نیست و از نشانه‌های ستاره‌ها نیز تغییری نمی‌بینم. دل من زخمی است اما هیچ نشانه‌ای از درمان و دلداری نمی‌یابم.
دل ز من گم گشت و من از دل براین نطع بلا
از که خواهم جستنش کز غم نمی یابم نشان
هوش مصنوعی: دل من گم شده و من از دل خود بر این مصیبت چه کسی را برای جستجویش بیابم، زیرا از غم نمی‌توانم نشانی از آن پیدا کنم.
خسروم، لیکن چو کیخسرو ز ترکان امل
شهربند ظلم، ار رستم، نمی یابم نشان
هوش مصنوعی: من مانند کیخسرو بزرگی هستم، اما از ظلم و ستمی که به شهر آمده و به دلیل ترکان، رنج می‌برم. حتی اگر مثل رستم قوی هم باشم، نمی‌توانم نشانی از امید و نجات بیابم.