گنجور

شمارهٔ ۱۵۳

گل امشب آخر شب مست برخاست
به جام لاله گون مجلس بیاراست
نشسته سبزه زین سو، پای در بند
ستاده سرو ازان سو جانب راست
صبا می رفت و نرگس از غنودن
به هر سویی همی افتاد و می خاست
من اندر باغ بودم خفته با یار
بنامیزد چو ماهی بی کم و کاست
چو رفتن خواست از پهلوی خسرو
بر آمد از دلم فریاد بی خواست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل امشب آخر شب مست برخاست
به جام لاله گون مجلس بیاراست
هوش مصنوعی: امشب گل زیبا و سرخ رنگی به شکلی شاداب و شگفت‌انگیز برافراشته شده و مجلس را با زیبایی‌اش زینت بخشیده است.
نشسته سبزه زین سو، پای در بند
ستاده سرو ازان سو جانب راست
هوش مصنوعی: در اینجا سبزه‌ای در سمت چپ و در سمت راست، درخت سروزنی ایستاده است که پایش بند است. به تصویر کشیده می‌شود که سبزه و درخت در دو طرف یکدیگر قرار دارند و درخت به سمت راست متمایل است.
صبا می رفت و نرگس از غنودن
به هر سویی همی افتاد و می خاست
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی در حال حرکت بود و نرگس، با خواب آلودگی، به طرف‌های مختلف خم می‌شد و دوباره راست می‌ایستاد.
من اندر باغ بودم خفته با یار
بنامیزد چو ماهی بی کم و کاست
هوش مصنوعی: من در باغی در کنار یارم خوابیده بودم، همچون ماهی که بدون هیچ نقصی در آب شنا می‌کند.
چو رفتن خواست از پهلوی خسرو
بر آمد از دلم فریاد بی خواست
هوش مصنوعی: زمانی که خواستم از کنار پادشاه بروم، ناگهان فریادی از دل من برخاست، بدون آنکه قصد آن را داشته باشم.