گنجور

شمارهٔ ۱۵۲

صبا، گردی ازان زلف دو تا خاست
به هر سو بویی از مشک ختا خاست
بلای خفته سر برداشت، گویی
مرا مویی کزان زلف دو تا خاست
گریبان می درم هر صبح چون گل
همه رسوایی من از صبا خاست
نظرها از زکوة حسن می داد
ز هم افتاد کز هر سو گدا خاست
متاع عقل و جان و دل همه سوخت
من این آتش ندانم کز کجا خاست
تو تار زلف بستی بند در بند
ز هر بندی مرا دردی جدا خاست
امیدم بود کز دستش برم جان
ولیکن خط مشکینش بلا خاست
کنون ما و لب لعل و خط سبز
که تقوی را رقم از کار ما خاست
تماشا را بیا زین سوی باری
کنون کز گریه خسرو گیا خاست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبا، گردی ازان زلف دو تا خاست
به هر سو بویی از مشک ختا خاست
هوش مصنوعی: باد صبحگاهی از زلف‌های دو طرف او گرد و خاکی به هوا بلند کرد و در هر جا بویی خوش مانند عطر مشک سر سراسر فضا پیچید.
بلای خفته سر برداشت، گویی
مرا مویی کزان زلف دو تا خاست
هوش مصنوعی: گویی بلایی که در خواب بود، ناگهان بیدار شده است و این احساس را دارم که مویی از زلف دو قسمت تو برخاسته و من را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
گریبان می درم هر صبح چون گل
همه رسوایی من از صبا خاست
هوش مصنوعی: هر صبح، چون گل، گریبان من از شراب پر شده است و تمام رسوایی‌ام از بادی که صبحگاهان وزیده ناشی می‌شود.
نظرها از زکوة حسن می داد
ز هم افتاد کز هر سو گدا خاست
هوش مصنوعی: نگاه‌ها به زیبایی او معطوف شده بود و از هم جدا شدند، به طوری که از هر سو عده‌ای نیازمند و گدای عشق او ظهور کردند.
متاع عقل و جان و دل همه سوخت
من این آتش ندانم کز کجا خاست
هوش مصنوعی: تمام دارایی‌های عقل و جان و دل من در این آتش سوخت؛ نمی‌دانم این آتش از کجا به وجود آمد.
تو تار زلف بستی بند در بند
ز هر بندی مرا دردی جدا خاست
هوش مصنوعی: تو به وسیله‌ی زلف خود من را به دام انداختی و از هر نوع وابستگی و دوستی باعث شده‌ای احساس تنهایی و دردی متفاوت در من به وجود بیاید.
امیدم بود کز دستش برم جان
ولیکن خط مشکینش بلا خاست
هوش مصنوعی: امید داشتم که از محبت او به زندگی ادامه دهم، اما خط سیاهش باعث دردسر و مشکل شد.
کنون ما و لب لعل و خط سبز
که تقوی را رقم از کار ما خاست
هوش مصنوعی: هم اکنون ما بشکلی زیبا و خوش دل و با صفا هستیم که نتیجه کارهایمان، تقوا را به وضوح نشان می‌دهد.
تماشا را بیا زین سوی باری
کنون کز گریه خسرو گیا خاست
هوش مصنوعی: بیایید از این طرف تماشا کنیم، چرا که از گریه خسرو درختان به سرسبزی درآمده‌اند.