گنجور

شمارهٔ ۱۵۲۶

روزی که به عالم است شب دان
پرسیدن گرم را ز تب دان
ز اشکال زمانه نور هر کار
خورشید به عقده ذنب دان
لافیدن سفله باشد از مسال
بر جیفه کلاه بر شغب دان
در فاقه بود فروغ تقوی
پیرایه گر چراغ شب دان
بر اشک حریص عارفان را
صد خنده ذخیره زیر لب دان
نقب افگن حرص تو ز دینست
مه پرده درنده قصب دان
از خسرو پند تلخ سود است
بپذیر و ملیله را لعب دان

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روزی که به عالم است شب دان
پرسیدن گرم را ز تب دان
هوش مصنوعی: روزی که در جهان، شب دان با تب و تابی از گرما به حال خود می‌پرداخت، پرسش‌هایی در میان بود.
ز اشکال زمانه نور هر کار
خورشید به عقده ذنب دان
هوش مصنوعی: از مشکلات و چالش‌های زمانه، نور روشنی که از خورشید می‌تابد، به عنوان دلیل و نشانه‌ای برای خطاها و گناهان شناخته می‌شود.
لافیدن سفله باشد از مسال
بر جیفه کلاه بر شغب دان
هوش مصنوعی: این جمله به نقد افرادی اشاره دارد که از روی نادانی یا بی‌خردی، ادعایی بزرگ و بی‌محتوا می‌کنند. تشبیه به گذاشتن کلاه بر روی یک چیز زشت یا بی‌ارزش، به این معناست که برخی افراد سعی دارند با لاف زدن و فریفتن دیگران، خود را در مقام و موقعیتی بالاتر از آنچه هستند نشان دهند. در واقع، این کار نوعی دروغ‌پردازی و خودفریبی است.
در فاقه بود فروغ تقوی
پیرایه گر چراغ شب دان
هوش مصنوعی: در زمان نیاز و فقر، نور و روشنایی تقوی مانند زینتی برای چراغ شب می‌باشد.
بر اشک حریص عارفان را
صد خنده ذخیره زیر لب دان
هوش مصنوعی: عارفان که به شدت شوق و اشک دارند، در دل خود هزاران لبخند پنهان دارند.
نقب افگن حرص تو ز دینست
مه پرده درنده قصب دان
هوش مصنوعی: اگر حرص و طمع تو بر دین غالب شود، مانند درنده‌ای می‌مانی که به طمع شکار به پرده‌ای می‌افتد.
از خسرو پند تلخ سود است
بپذیر و ملیله را لعب دان
هوش مصنوعی: از پند تلخ خسرو استفاده کن و آن را بپذیر، زیرا زینت‌های بی‌فایده را بازیچه‌ای بیش ندان.