گنجور

شمارهٔ ۱۵۱۲

شبی با ما خیال خویشتن را میهمان گردان
ز باغ عارض خود مجلسم را بوستان گردان
به زیبایی و رعنایی برون آ یک ره از خانه
ز رخ بنما گلستان و ز قد سرو روان گردان
هوس دارم از آن نرگس نگاهی، سوی من بنگر
چو چشم ناتوان خود مرا هم ناتوان گردان
خدا را چند سوزم ز آتش بی مهری آن مه؟
بده صبری مرا یا با من او را مهربان گردان
غم عشق تو دارد پایمالم تا شوم کشته
تو هم با او جفا را بهر قتلم هم عنان گردان
چه پنهان می شوی، بنمای روی خویش خلقی را
چو خسرو هر طرف از عشق خود بی خانمان گردان

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شبی با ما خیال خویشتن را میهمان گردان
ز باغ عارض خود مجلسم را بوستان گردان
هوش مصنوعی: یک شب با ما بنشین و به خودت فکر کن، چهره‌ات را به مانند گل‌های باغ زیبا کن و مجلس ما را به یک بهشت تبدیل کن.
به زیبایی و رعنایی برون آ یک ره از خانه
ز رخ بنما گلستان و ز قد سرو روان گردان
هوش مصنوعی: برای زیباترین و دلنشین‌ترین جلوه‌های خود به بیرون بیا و از درون خانه، چهره‌ات را نشان بده. مانند گلستانی باش و با قامت زیبا و بلند خود، همه را مجذوب کن.
هوس دارم از آن نرگس نگاهی، سوی من بنگر
چو چشم ناتوان خود مرا هم ناتوان گردان
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که نرگس زیبای تو نگاهی به من بیفکند، زیرا وقتی به من می‌نگری، چشمان ضعیفم را نیز ضعیف‌تر می‌کنی.
خدا را چند سوزم ز آتش بی مهری آن مه؟
بده صبری مرا یا با من او را مهربان گردان
هوش مصنوعی: خدا را به چه اندازه از بی‌محبتی آن محبوب سوز و گداز دارم؟ یا به من تحمل بده یا اینکه او را نسبت به من مهربان کن.
غم عشق تو دارد پایمالم تا شوم کشته
تو هم با او جفا را بهر قتلم هم عنان گردان
هوش مصنوعی: غم عشق تو مرا به شدت آزار می‌دهد و این درد باعث می‌شود که به سوی مرگ بروم. تو نیز با بی‌رحمی خود به این درد دامن می‌زنی و باعث می‌شوی که من در این مسیر به سوی فنا حرکت کنم.
چه پنهان می شوی، بنمای روی خویش خلقی را
چو خسرو هر طرف از عشق خود بی خانمان گردان
هوش مصنوعی: چرا خود را پنهان می‌کنی؟ چهره‌ات را نشان بده! مانند خسرو که با عشقش همه را از خانه و کاشانه‌شان دور می‌کند، تو هم بر دل‌های مردم تأثیر بگذار.