گنجور

شمارهٔ ۱۴۸۳

گذشت آن که من صبر و دین داشتم
تو گویی، نه آن و نه این داشتم
همی رفت و پابوس زهره نبود
هم از دور رو بر زمین داشتم
بدیدم در آن پایه زندگی
که من مردن خود یقین داشتم
رقیبش ز ننگم نگشت، ار نه من
سر و تیغ در آستین داشتم
به یادش ز خورشید می سوختم
همین سایه ای همنشین داشتم
مسوز از گمان صبوریم، ازآنک
نماند آن که من پیش ازین داشتم
فتادم به چاه زنخ، گر چه من
چو خسرو دلی دوربین داشتم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گذشت آن که من صبر و دین داشتم
تو گویی، نه آن و نه این داشتم
هوش مصنوعی: زمانی که من صبر و ایمان داشتم، تو انگار نه صبر داشتی و نه ایمان.
همی رفت و پابوس زهره نبود
هم از دور رو بر زمین داشتم
هوش مصنوعی: او در حال رفتن بود و به زهره (که ممکن است به معنای یک فرد محبوب یا ستاره باشد) احترام می‌گذاشت، اما از دور فقط می‌توانستم چهره‌اش را روی زمین ببینم.
بدیدم در آن پایه زندگی
که من مردن خود یقین داشتم
هوش مصنوعی: در آن مرحله از زندگی، به مرگ خود به طور کامل مطمئن بودم.
رقیبش ز ننگم نگشت، ار نه من
سر و تیغ در آستین داشتم
هوش مصنوعی: رقیب من به خاطر شرم و حیا، به من نزدیک نشد، وگرنه من هم آماده باشم و سلاحی در دست دارم.
به یادش ز خورشید می سوختم
همین سایه ای همنشین داشتم
هوش مصنوعی: به خاطر یاد او مانند خورشید دچار سوختگی بودم و تنها همین سایه‌اش را در کنار داشتم.
مسوز از گمان صبوریم، ازآنک
نماند آن که من پیش ازین داشتم
هوش مصنوعی: از خیال اینکه صبرم را بسوزانی، دور باش! چرا که دیگر هیچ چیزی از آنچه قبلاً داشتم بر جا نمانده است.
فتادم به چاه زنخ، گر چه من
چو خسرو دلی دوربین داشتم
هوش مصنوعی: من به دام عشق گرفتار شدم، هرچند که مانند خسرو، دلی تیزبین و با درک داشتم.