گنجور

شمارهٔ ۱۴۷۷

من اگر دوستت همی دارم
مکش اکنون برای این کارم
من خود از هجر مرده ام، لیکن
خویشتن را بدو نمی آرم
لاف یاری نمی زنم، هر چند
با تو در خویشتن نمی یارم
در نشان ستارگان سپهر
همه شب تا به روز بیدارم
می دهم جان به یاد گیسویت
شب بدین یاد زنده می دارم
نستانی تو جان خسرو، لیک
گر بگویی به غمزه نسپارم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من اگر دوستت همی دارم
مکش اکنون برای این کارم
هوش مصنوعی: اگر من تو را دوست دارم، لطفاً به خاطر این احساس، مرا نکش.
من خود از هجر مرده ام، لیکن
خویشتن را بدو نمی آرم
هوش مصنوعی: من به خاطر دوری از محبوبم جانم را از دست داده‌ام، اما نمی‌توانم خودم را به او معرفی کنم.
لاف یاری نمی زنم، هر چند
با تو در خویشتن نمی یارم
هوش مصنوعی: من ادعای دوستی نمی‌کنم، هرچند که در درون خودم هم نمی‌توانم به تو کمک کنم.
در نشان ستارگان سپهر
همه شب تا به روز بیدارم
هوش مصنوعی: من شب‌ها تا صبح بیدارم و به نشانه‌های ستارگان آسمان نگاه می‌کنم.
می دهم جان به یاد گیسویت
شب بدین یاد زنده می دارم
هوش مصنوعی: به خاطر یاد تو و گیسوانت، جانم را فدای تو می‌کنم و شب را به یاد تو زنده نگه می‌دارم.
نستانی تو جان خسرو، لیک
گر بگویی به غمزه نسپارم
هوش مصنوعی: تو جان منی، ای خسرو، اما اگر با ناز و لبخند سخن بگویی، من دل به هیچ چیز دیگری نخواهم داد.

حاشیه ها

1397/07/06 06:10
مجتبی

به نظرم می رسد که در مصرع دوم بیت دوم بجای (بدو)
(به رو) صحیح باشد : من خود از هجر مرده ام، لیکن خویشتن را به رو نمی آرم. لطفاً اگر تصحیح لازم است، تصحیح بفرمایید.