گنجور

شمارهٔ ۱۴۷۲

این تویی تا به خواب می‌بینم
یا به شب آفتاب می‌بینم
در دل خویشتن خیال لبت
نمکی بر کباب می‌بینم
یک شب از خویشتن مکن دورم
که ز هجران عذاب می‌بینم
راز دل چون نهان کنم از اشک
همه بر روی آب می‌بینم
با که گویم غم تو، کز غم تو
همه عالم خراب می‌بینم
مگر امروز کز پس عمری
نرگست را به خواب می‌بینم
جان خسرو، مرو، شتاب مکن
عمر خود در شتاب می‌بینم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این تویی تا به خواب می‌بینم
یا به شب آفتاب می‌بینم
هوش مصنوعی: این تو هستی که حتی در خوابم تجسم می‌شوی یا در شب، نور تو را احساس می‌کنم.
در دل خویشتن خیال لبت
نمکی بر کباب می‌بینم
هوش مصنوعی: در دل خود، تصویری از لب‌های تو را می‌بینم که مانند نمک بر روی کباب است.
یک شب از خویشتن مکن دورم
که ز هجران عذاب می‌بینم
هوش مصنوعی: هرگز از خودم فاصله نگیر که از دوری‌ات عذاب می‌کشم.
راز دل چون نهان کنم از اشک
همه بر روی آب می‌بینم
هوش مصنوعی: اگر بخواهم راز دلم را پنهان کنم، با هر اشکی که می‌ریزم، آن را روی آب می‌بینم.
با که گویم غم تو، کز غم تو
همه عالم خراب می‌بینم
هوش مصنوعی: به کی بگویم که چقدر غم تو را احساس می‌کنم، زیرا از درد و رنج تو، تمام جهان را در ویرانی می‌بینم.
مگر امروز کز پس عمری
نرگست را به خواب می‌بینم
هوش مصنوعی: امروز به خواب می‌بینم که بعد از مدت‌ها، نرگس تو را دوباره مشاهده می‌کنم.
جان خسرو، مرو، شتاب مکن
عمر خود در شتاب می‌بینم
هوش مصنوعی: ای جان خسرو، مرو، عجله نکن. من می‌بینم که عمر خود را در شتاب می‌گذرانم.