گنجور

شمارهٔ ۱۴۷۱

گل دل تازه گردد از دم خم
دل گل زنده گردد از نم خم
روح پاکت است چشم عیسی جام
و اشک لعل است خون مریم خم
تا شوی محرم حریم حرم
غوطه ای خور به آب زمزم خم
در شبستان می پرستان کش
شاهد جام را ز طارم خم
خیز تا صبحدم فرو شوییم
گل رویین قدح به شبنم خم
داد عیش از ربیع بستانم
به طلوع مه محرم خم
جان خسرو مگر به وقت صبوح
همچو ساغر برآمد از غم خم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل دل تازه گردد از دم خم
دل گل زنده گردد از نم خم
هوش مصنوعی: قلب شاداب و لطیف، به خاطر نفس‌های محبت و عشق، دوباره جوان و سرزنده می‌شود. با وجود عشق، زیبایی و شادابی در دل‌ها زنده می‌گردد.
روح پاکت است چشم عیسی جام
و اشک لعل است خون مریم خم
هوش مصنوعی: چشمان تو مانند چشمان عیسی از پاکی سرشار است و اشک‌هایت همچون لعل، قیمتی و زیباست، خون مریم نیز نشان‌دهنده عمق احساسات و عشق است.
تا شوی محرم حریم حرم
غوطه ای خور به آب زمزم خم
هوش مصنوعی: برای ورود به دنیای مقدس و خلقی خاص، باید به آرامش و پاکی دست یابی و خود را در دریای پاکی و روحانیت غرق کنی.
در شبستان می پرستان کش
شاهد جام را ز طارم خم
هوش مصنوعی: در مکانی که پرستندگان به عبادت مشغولند، با دیدن زهره‌ی باصفا، از باده‌ای که در ظرفی خمیده قرار دارد، لذت ببر.
خیز تا صبحدم فرو شوییم
گل رویین قدح به شبنم خم
هوش مصنوعی: بیا به سراغ صبح بیاییم و در زیبایی و طراوت آن غرق شویم، گویی که به همراه گل‌ها و با نرمی شبنم در جام خم شویم.
داد عیش از ربیع بستانم
به طلوع مه محرم خم
هوش مصنوعی: از تازگی‌های بهار در لذت زندگی بهره‌مند می‌شوم، در حالی که با آغاز ماه محرم، از شراب خوشم طعم می‌زنم.
جان خسرو مگر به وقت صبوح
همچو ساغر برآمد از غم خم
هوش مصنوعی: جان خسرو به مانند جام شراب در وقت صبحگاه از غم و اندوه آزاد شد.