شمارهٔ ۱۴۷۰
تیغ برکش که تا ز سر برهیم
تیر بگشای کز نظر برهیم
آشکارا مکش که تا باری
هم ز سر هم، ز درد سر برهیم
خشم کن تا بمیرم اندر حال
از تو وز خویشتن دگر برهیم
آخرم جرعه ای ببخش از لب
تا ازین عقل حیله گر برهیم
گفتیم «خوش بزی و عشق مباز»
زنده از دست تو اگر برهیم
وه که شب در میان کنم نروم
از تو روزی که، ای پسر، برهیم
غم خسرو بگویمت که اگر
از رفیقان بی هنر برهیم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تیغ برکش که تا ز سر برهیم
تیر بگشای کز نظر برهیم
هوش مصنوعی: تیغ را به درستی بکش تا از خطر نجات یابیم و تیر را رها کن تا از دید دشمن پنهان شویم.
آشکارا مکش که تا باری
هم ز سر هم، ز درد سر برهیم
هوش مصنوعی: به طور واضح ابراز نکن که بخواهیم از زیر بار مشکلات خلاص شویم.
خشم کن تا بمیرم اندر حال
از تو وز خویشتن دگر برهیم
هوش مصنوعی: با خشم تو من حالم بدتر میشود و چنان میمیرم که نه تنها از تو، بلکه از خودم نیز رها شوم.
آخرم جرعه ای ببخش از لب
تا ازین عقل حیله گر برهیم
هوش مصنوعی: در پایان، لطفاً جرعهای از لبان خود به من بده تا از این عقل فریبنده رهایی یابم.
گفتیم «خوش بزی و عشق مباز»
زنده از دست تو اگر برهیم
هوش مصنوعی: گفتیم خوش زندگی کن و عشق را فراموش کن، اما اگر زندگی را از دست تو بگذرانیم، چگونه زنده خواهیم ماند؟
وه که شب در میان کنم نروم
از تو روزی که، ای پسر، برهیم
هوش مصنوعی: آه شب را به صبح نمیرسانم و از تو دور نمیشوم، روزی که فرزندم نجات یابد.
غم خسرو بگویمت که اگر
از رفیقان بی هنر برهیم
هوش مصنوعی: اگر از دوستان بیهنر دور شویم، غم خسرو را به تو خواهم گفت.

امیرخسرو دهلوی