گنجور

شمارهٔ ۱۴۶۶

هر شب از شوق جامه پاره کنم
عاشق عاشقم، چه چاره کنم
گر برآید مه از گریبانش
دامن از گریه پر ستاره کنم
از درونم برون نخواهد رفت
گر چه صد جای سینه پاره کنم
خون شد این دل، نگر ز بهر جفات
دل دیگر ز سنگ خاره کنم
جرعه ای گر بیابم از لب تو
صوفیان را شراب خواره کنم
چند گویی که صبر کن در هجر
گر توانم هزار باره کنم
من همی میرم و تو آب حیات
چون توانم ز تو کناره کنم
تو کنی جور بر دل خسرو
من چو بیگانگان نظاره کنم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر شب از شوق جامه پاره کنم
عاشق عاشقم، چه چاره کنم
هوش مصنوعی: هر شب به خاطر عشق و شوقی که دارم، لباس خود را پاره می‌کنم. من عاشق واقعی هستم و نمی‌دانم باید چه کنم.
گر برآید مه از گریبانش
دامن از گریه پر ستاره کنم
هوش مصنوعی: اگر ماه از گریبانش بیرون بیاید، دامنم را از اشک پرستاره می‌کنم.
از درونم برون نخواهد رفت
گر چه صد جای سینه پاره کنم
هوش مصنوعی: هیچ چیز نمی‌تواند احساسات عمیق من را از درونم بیرون ببرد، حتی اگر هزار بار سینه‌ام را شکاف دهی.
خون شد این دل، نگر ز بهر جفات
دل دیگر ز سنگ خاره کنم
هوش مصنوعی: این دل به شدت زخم خورده و آسیب دیده است. به خاطر درد و رنجی که از دل دیگری کشیده‌ام، تصمیم دارم که دل خود را به سنگ سختی تبدیل کنم تا دیگر آسیب نبیند.
جرعه ای گر بیابم از لب تو
صوفیان را شراب خواره کنم
هوش مصنوعی: اگر جرعه‌ای از لب‌های تو بگیرم، می‌توانم صوفیان را به مستی و شادی وادار کنم.
چند گویی که صبر کن در هجر
گر توانم هزار باره کنم
هوش مصنوعی: چقدر می‌گویی صبر کن تا من تحمل کنم دوری را، اگر بتوانم هزار بار دیگر هم این کار را تکرار می‌کنم.
من همی میرم و تو آب حیات
چون توانم ز تو کناره کنم
هوش مصنوعی: من دارم می‌روم و تو مانند آب حیات هستی، چگونه می‌توانم از تو فاصله بگیرم؟
تو کنی جور بر دل خسرو
من چو بیگانگان نظاره کنم
هوش مصنوعی: اگر تو با دل خسرو من ظلم کنی، من هم مانند بیگانگان به تماشای تو می‌نشینم.