شمارهٔ ۱۴۴۹
بیا که بهر تو جان در بلا گرو کردم
بتی خریدم و هر دو سرا گرو کردم
تنی شکسته به خاکی فروختم بر در
دلی خراب به تیغ جفا گرو کردم
غلام راتبه خوار غم توام، مفروش
که رخت عمر به دست بلا گرو کردم
اگر چه سر بفروشم، خزید نتوان باز
چنین که دل به گل عشق و پا گرو کردم
چه روز بود که افتاد در سر این سودا
که دل به مهر و زبان در دعا گرو کردم
اگر ستاند و منکر شود، حلالش باد
متاع دل که بدان آشنا گرو کردم
سگم، اگر ندهم جان به بوی او بر باد
بدین قرار نفس با صبا گرو کردم
دلت چو در خور عشق است، خسروا، افسوس
که قیمت گهری بر گدا گرو کردم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیا که بهر تو جان در بلا گرو کردم
بتی خریدم و هر دو سرا گرو کردم
هوش مصنوعی: بیا که برای تو جانم را در شرایط سخت و دشوار فدای تو کردهام. معبودی را به دست آوردهام و همه چیزم را به خاطر تو ریسک کردهام.
تنی شکسته به خاکی فروختم بر در
دلی خراب به تیغ جفا گرو کردم
هوش مصنوعی: خودم را با بدنی بیمار و شکسته، در جایی رها کردم و دل شکستهام را به خاطر ظلم و بدرفتاری به گرو گذاشتم.
غلام راتبه خوار غم توام، مفروش
که رخت عمر به دست بلا گرو کردم
هوش مصنوعی: من به خاطر غم تو، همچون غلامی خوار و بیارزش شدم، و راحتی و سعادت زندگیام را در دست مشکلات و مصائب گرو گذاشتهام.
اگر چه سر بفروشم، خزید نتوان باز
چنین که دل به گل عشق و پا گرو کردم
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است جان خود را فدای عشق کنم، اما هرگز نمیتوانم دل خود را از محبت و محبت به معشوق جدا سازم.
چه روز بود که افتاد در سر این سودا
که دل به مهر و زبان در دعا گرو کردم
هوش مصنوعی: روزهایی بود که به فکر این افتادم که قلبم را به عشق بسپارم و زبانم را به دعا و درخواست از خداوند عمیقاً متعهد کنم.
اگر ستاند و منکر شود، حلالش باد
متاع دل که بدان آشنا گرو کردم
هوش مصنوعی: اگر کسی چیزی را بگیرد و انکار کند، برای من مشکلی نیست چون من دلم را به او سپردهام و این برایم ارزشمند است.
سگم، اگر ندهم جان به بوی او بر باد
بدین قرار نفس با صبا گرو کردم
هوش مصنوعی: سگ من، اگر جانم را به خاطر بوی او فدای او نکنم، به همین خاطر در سکوت و آرامش نفس کشیدن را به نسیم سپردهام.
دلت چو در خور عشق است، خسروا، افسوس
که قیمت گهری بر گدا گرو کردم
هوش مصنوعی: اگر دلت شایسته عشق است، وای بر تو که ارزش یک گوهر را به خاطر یک گدا فدای کردهای.

امیرخسرو دهلوی