گنجور

شمارهٔ ۱۴۴۴

کجات جویم و گر جویمت، کجا یابم؟
غمم که داند و هم درد خود که را یابم؟
حدیث من همه جا و مرا شنیدن کشت
کجا روم که خلاصی از این بلا یابم؟
نه مستجاب دعایی ست بت پرستان را
که پای بوس بتی چون تو از دعا یابم
در آن زمان که ز هجرت به مردن آید کار
ترا که مایه عمر منی، کجا یابم؟
یکی بیا و بر این سینه پای نه نفسی
مگر که درد دل خویش را دوا یابم
به خاک پات که ماخاک گشته برنکنیم
شبیت از این سر مدبر به زیر پا یابم
ز باد چند زید آدمی بیچاره
که من زیم ز نسیم تو، گر صبا یابم
خوشم به خون خود، ار تو گهی به تربت من
زیارت آیی و این پایه خونبها یابم
چه کم شود ز تو، ای پادشاه کشور حسن؟
که یک نظر ز تو بر خسرو گدا یابم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کجات جویم و گر جویمت، کجا یابم؟
غمم که داند و هم درد خود که را یابم؟
هوش مصنوعی: کجا تو را پیدا کنم و اگر هم پیدا کنم، کجا می‌توانم تو را بگیرم؟ حالم را کسی نمی‌داند و نمی‌دانم برای درد خود به که پناه ببرم.
حدیث من همه جا و مرا شنیدن کشت
کجا روم که خلاصی از این بلا یابم؟
هوش مصنوعی: داستان من همه جا پخش شده و شنیدنش مرا به تنگنا انداخته؛ نمی‌دانم کجا بروم تا از این درد و مشکل رها شوم.
نه مستجاب دعایی ست بت پرستان را
که پای بوس بتی چون تو از دعا یابم
هوش مصنوعی: دعای بت‌پرستان به جایی نمی‌رسد، چون من برای زیارت بتی چون تو به دعا نیازی ندارم.
در آن زمان که ز هجرت به مردن آید کار
ترا که مایه عمر منی، کجا یابم؟
هوش مصنوعی: زمانی که به دلیل دوری از تو، زندگی برایم سخت شود و مرگ به من نزدیک شود، چون تو مهم‌ترین دلیل زندگی‌ام هستی، نمی‌دانم کجا باید تو را پیدا کنم.
یکی بیا و بر این سینه پای نه نفسی
مگر که درد دل خویش را دوا یابم
هوش مصنوعی: کسی را به حضور بخوان که بر سینه‌ام بایستد و نفسش را بزند تا شاید درد دل خود را درمان کنم.
به خاک پات که ماخاک گشته برنکنیم
شبیت از این سر مدبر به زیر پا یابم
هوش مصنوعی: به خاک پای تو که ما را به خاک انداخته‌اند، نمی‌گذارم که مراسمی در این شب از سر تدبیر تو انجام شود، بلکه پای من بر زمین تو خواهد بود.
ز باد چند زید آدمی بیچاره
که من زیم ز نسیم تو، گر صبا یابم
هوش مصنوعی: آدم بیچاره‌ای که به خاطر وزش بادها تحت تأثیر قرار می‌گیرد، من هم مانند او هستم که اگر نسیم تو به من برسد، احساس سبکی و شادی خواهم کرد.
خوشم به خون خود، ار تو گهی به تربت من
زیارت آیی و این پایه خونبها یابم
هوش مصنوعی: من از این که به یادم می‌آوری و گاهی به خاک من سر می‌زنی خوشحالم، حتی اگر قرار باشد بهای خونم را نیز بپردازم.
چه کم شود ز تو، ای پادشاه کشور حسن؟
که یک نظر ز تو بر خسرو گدا یابم
هوش مصنوعی: ای پادشاه زیبایی، چه چیزی از تو کم می‌شود؟ اگر فقط یک نگاه به من بیندازی، من هم مانند خسرو، پادشاه گدا می‌شوم.