شمارهٔ ۱۴۴۳
زبان نماند، ز لعلت سخن کجا یابم؟
سخن نماند، دمی زان دهن کجا یابم؟
ز زلف تو همه چون بوی عشق می آید
من آن نسیم ز مشک ختن کجا یابم؟
دلم ز شکل تو بدخو، به بوستان چه روم؟
کرشمه از گل و ناز از سمن کجا یابم؟
علاج زیستنم جز نظر نبد به رخت
من این دو از پی جان و ز تن کجا یابم؟
در این زمان که مرا دشنه فراق بکشت
ترا که جان منی، جان من کجا یابم؟
اگر ز من طلبی جان، به صد هوس بدهم
من این قدر ز دهانت سخن کجا یابم؟
ز دوریت غم خسرو چو کوه و محرم نه
شکاف چون کنم، این کوهکن کجا یابم؟
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زبان نماند، ز لعلت سخن کجا یابم؟
سخن نماند، دمی زان دهن کجا یابم؟
هوش مصنوعی: زبان من از زیباییهای تو ناتوان شده است، حالا چگونه میتوانم کلامی بگویم؟ اگر نتوانم از آن دهان تو سخنی بگویم، چگونه میتوانم حتی برای یک لحظه چیزی از آن بگویم؟
ز زلف تو همه چون بوی عشق می آید
من آن نسیم ز مشک ختن کجا یابم؟
هوش مصنوعی: از موهای تو بوی عشق به مشام میرسد، اما من نمیدانم آن نسیم خوشبو از مشک کجا میتوانم پیدا کنم؟
دلم ز شکل تو بدخو، به بوستان چه روم؟
کرشمه از گل و ناز از سمن کجا یابم؟
هوش مصنوعی: دل من از دیدن تو ناامید و دلخور است، پس به باغ چه زیانی ببرم؟ زیبایی گل و لطافت سمن را کجا میتوانم پیدا کنم؟
علاج زیستنم جز نظر نبد به رخت
من این دو از پی جان و ز تن کجا یابم؟
هوش مصنوعی: علاج زندگی من تنها نگریستن به چهره توست. پس از این دو چیز، که یکی جان و دیگری تنم است، از کجا میتوانم چیزی پیدا کنم؟
در این زمان که مرا دشنه فراق بکشت
ترا که جان منی، جان من کجا یابم؟
هوش مصنوعی: در این زمان که جدایی مرا به شدت آزار میدهد، ای موجودی که جانم به وجود تو وابسته است، چگونه میتوانم جان خود را پیدا کنم؟
اگر ز من طلبی جان، به صد هوس بدهم
من این قدر ز دهانت سخن کجا یابم؟
هوش مصنوعی: اگر از من جان بخواهی، با کمال میل به تو میدهم. اما نمیدانم چطور میتوانم با این همه صحبت که از تو میشنوم، به این خواسته پاسخ دهم.
ز دوریت غم خسرو چو کوه و محرم نه
شکاف چون کنم، این کوهکن کجا یابم؟
هوش مصنوعی: از دوری تو، غم من مانند کوهی است که هیچ راهی برای شکاف دادن آن ندارم؛ حالا این کوهکنی که بتواند این بار غم را بزداید، کجا میتوانم پیدا کنم؟

امیرخسرو دهلوی