گنجور

شمارهٔ ۱۴۱۸

ای دیده، پای شو که بر یار می روم
در جلوه گاه آن بت عیار می روم
راهش ز رفتن مژه پر خار کرده اند
من باز دیده کرده بر آن خار می روم
ای خارخار هجر ز دل دور شو که من
بهر نظاره گل رخسار می روم
گر سر زند رقیب کسی را، بر او چه باک؟
من سر زده خود از پی این کار می روم
ای باد، پیش از آن تو برو، پرده زان جمال
بر کن که من به دیدن دیدار می روم
گو زلف را کمند مکن کز میان تو
من خود به تار موی گرفتار می روم
من خسروم که زاغ سیه گشتم از فراق
بلبل کنون شوم که به گلزار می روم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دیده، پای شو که بر یار می روم
در جلوه گاه آن بت عیار می روم
هوش مصنوعی: ای چشم من، آماده باش که به سوی محبوب می‌روم، در جایی که آن بت زیبا دیده می‌شود.
راهش ز رفتن مژه پر خار کرده اند
من باز دیده کرده بر آن خار می روم
هوش مصنوعی: طریق رفتن را پر از گل و خار کرده‌اند، اما من همچنان با چشمان باز بر روی آن خارها قدم می‌زنم.
ای خارخار هجر ز دل دور شو که من
بهر نظاره گل رخسار می روم
هوش مصنوعی: ای غم جدایی از دل دور شو، چرا که من به سوی تماشای گلروی تو می‌روم.
گر سر زند رقیب کسی را، بر او چه باک؟
من سر زده خود از پی این کار می روم
هوش مصنوعی: اگر کسی بر کسی دیگر طعنه بزند یا حسادت کند، اهمیتی ندارد. من خودم با تمام توان برای رسیدن به هدفم می‌روم.
ای باد، پیش از آن تو برو، پرده زان جمال
بر کن که من به دیدن دیدار می روم
هوش مصنوعی: ای باد، قبل از من برو و پرده را از آن زیبایی کنار بزن تا من بتوانم به تماشای آن بروم.
گو زلف را کمند مکن کز میان تو
من خود به تار موی گرفتار می روم
هوش مصنوعی: از تو خواهش می‌کنم که با زلفت من را اسیر نکن، چون من به خاطر زیبایی‌ات حتی با یک تار موی تو هم در دام می‌افتam.
من خسروم که زاغ سیه گشتم از فراق
بلبل کنون شوم که به گلزار می روم
هوش مصنوعی: من زیان‌کارم که به خاطر جدایی بلبل، مانند زاغ سیاه شده‌ام. حالا به سمت گلزار می‌روم.