گنجور

شمارهٔ ۱۴۱۰

تلخاب حسرت است هر آبی که من خورم
خونابه دل است شرابی که من خورم
از خوردن جگر جگر من کباب شد
نبود سزای خورد کبابی که من خورم
هرگز نخوردم آب خوش خویش در جگر
تیغ است بی تو قطره آبی که من خورم
از خون خورم به یاد لبت قطره ای که نیست
طوفان آفت این می نابی که من خورم
سنگ است خسرو، ار نه کجا طاقت آورد؟
از شعله های دل تف و تابی که من خورم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تلخاب حسرت است هر آبی که من خورم
خونابه دل است شرابی که من خورم
هوش مصنوعی: هر آبی که می‌نوشم، برایم حسرت به همراه دارد و هر شرابی که می‌خورم، تنها درد دل من را بیشتر می‌کند.
از خوردن جگر جگر من کباب شد
نبود سزای خورد کبابی که من خورم
هوش مصنوعی: من از خوردن جگر به شدت ناراحت و عذاب دیده‌ام، حالا هیچ‌کس نمی‌تواند بفهمد که چه درد و رنجی را من به خاطر این کبابی که می‌خورم متحمل می‌شوم.
هرگز نخوردم آب خوش خویش در جگر
تیغ است بی تو قطره آبی که من خورم
هوش مصنوعی: هرگز نتوانستم آب خوشی که در وجودم است را بنوشم، زیرا بدون تو، هر لحظه‌ای که من بخواهم آب بنوشم، احساس درد و تیرگویی در دلم دارم.
از خون خورم به یاد لبت قطره ای که نیست
طوفان آفت این می نابی که من خورم
هوش مصنوعی: من به یاد لب‌های تو، حتی از یک قطره خونم می‌نوشم، زیرا طوفان بی‌مثال این می ناب که می‌نوشم، هیچ چیز نیست.
سنگ است خسرو، ار نه کجا طاقت آورد؟
از شعله های دل تف و تابی که من خورم
هوش مصنوعی: خسرو مثل سنگ است، اگر این‌طور نبود، چگونه می‌توانست در برابر شعله‌های دل و عواطف شدیدی که من تجربه می‌کنم، تاب بیاورد؟