شمارهٔ ۱۳۹۹
رحمی که بر در تو غریب اوفتادهام
در خون دل ز دست تو چون جام بادهام
دی باد صبح بوی تو آورد سوی من
امروز دل به سوی تو بر باد دادهام
از بهر نیمبوسه که بر پای تو دهم
یارب که چند بار به پایت فتادهام
آخر چه شد که چشم ببستی به روی من
زین سان که من به روی تو ابرو گشادهام
آن روز نیست کز تو نمیزایدم غمی
غم نیست، چون من از پی این روز زادهام
گفتی «دل شکسته بنه بر دو زلف من»
من خود شکستهوار بر این دل نهادهام
رو بر مراد خسرو دلخسته یک دمی
تا چند گوییم که ببین ایستادهام!
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رحمی که بر در تو غریب اوفتادهام
در خون دل ز دست تو چون جام بادهام
هوش مصنوعی: ای کاش که محبتت را شامل حال من کنی، زیرا من در برابر در تو به شدت محتاج و غریب هستم. دلم از درد و غم پر است و در این حال، بیتوجهی تو مرا به حال فردی کرده که در مستی غرق شده است.
دی باد صبح بوی تو آورد سوی من
امروز دل به سوی تو بر باد دادهام
هوش مصنوعی: امروز نسیم صبح بوی تو را به من آورد و دل من را به تو سپردهام.
از بهر نیمبوسه که بر پای تو دهم
یارب که چند بار به پایت فتادهام
هوش مصنوعی: برای یک نیمبوسه که بر پای تو بگذارم، ای خدا، چندین بار به پای تو افتادهام.
آخر چه شد که چشم ببستی به روی من
زین سان که من به روی تو ابرو گشادهام
هوش مصنوعی: چرا به من بیتوجهی، در حالی که من به تو با دلبستگی نگاه میکنم؟
آن روز نیست کز تو نمیزایدم غمی
غم نیست، چون من از پی این روز زادهام
هوش مصنوعی: روزهایی نیست که من از نداشتن تو غمی نداشته باشم. چون من برای این روزهای بیتو زاده شدهام و این موضوع همیشه به یادم میآید.
گفتی «دل شکسته بنه بر دو زلف من»
من خود شکستهوار بر این دل نهادهام
هوش مصنوعی: شما گفتید که دل شکستهات را بر روی موهای من بگذاری، اما من خودم با حالت شکسته و دلbroken، دل را بر روی این موها گذاشتهام.
رو بر مراد خسرو دلخسته یک دمی
تا چند گوییم که ببین ایستادهام!
هوش مصنوعی: به چهره محبوب نگاه کن، دلی که دلبسته است، لحظاتی درنگ کن و بگو میبینی که من اینجا ایستادهام!
حاشیه ها
1397/08/13 00:11
نادر
با سلام. به نظر میرسد که "...بوی تو آورد سوی" من باید درست باشد.
1397/08/13 00:11
نادر
الان که بیشتر دقت میکنم مصرع آخر هم قاعدتا باید اینطور باشد : "...من خود شکسته.."

امیرخسرو دهلوی