شمارهٔ ۱۳۹۸
ما عافیت نثار ره درد کرده ایم
جان را به می برید عدم فرد کرده ایم
زین بحر آبگون چو کسی آب خوش نخورد
دل را ز آب خورد جهان سرد کرده ایم
نیک است هر بدی که کند کس به جای من
گر نیک و بد ز هر چه توان کرد کرده ایم
تا چند از طپانچه توان سرخ داشتن؟
روی امل که پیش کسان زرد کرده ایم
این سینه حریف که گردد ز خاک سیر
کردیم پر غبار و چه در خورد کرده ایم
از بهر آن که تیره کنیم آب آسمان
دهر از غبار سینه پر از گرد کرده ایم
نظارگیست چشم در این چرخ مهره باز
این کعبتین در خور آن نرد کرده ایم
ای عشق، درد بخش که درمان مراد نیست
درمان جان خسرو از این درد کرده ایم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما عافیت نثار ره درد کرده ایم
جان را به می برید عدم فرد کرده ایم
هوش مصنوعی: ما برای آرامش و سلامت خود، رنج و درد را انتخاب کردهایم و جان خود را در راه عشق فدای میکردهایم، به طوری که در این مسیر، زندگیامان را از دست دادهایم.
زین بحر آبگون چو کسی آب خوش نخورد
دل را ز آب خورد جهان سرد کرده ایم
هوش مصنوعی: اگر کسی از این دریا که رنگش به آبی خوش میزند، آب خوب ننوشد، دل خود را از این آبها سیراب نکرده، جهانی را که باید با محبت و شادی پر کند، سرد و بیروح کردهایم.
نیک است هر بدی که کند کس به جای من
گر نیک و بد ز هر چه توان کرد کرده ایم
هوش مصنوعی: هر کس به جای من کار نیکی انجام دهد، خوب است، چه خوب و چه بد، ما از هر چیزی که توانستهایم، انجام دادهایم.
تا چند از طپانچه توان سرخ داشتن؟
روی امل که پیش کسان زرد کرده ایم
هوش مصنوعی: چه مدت میتوانیم با دلی پر از درد و ناراحتی زندگی کنیم؟ در حالی که آیندهامان را به خاطر دیگران به خطر انداختهایم.
این سینه حریف که گردد ز خاک سیر
کردیم پر غبار و چه در خورد کرده ایم
هوش مصنوعی: این سینه مانند کسی میماند که نمیتواند در برابر غم و اندوه مقاومت کند. ما از خاک و مشکلات زندگی پر از غبار شدیم و چه آسیبهایی را متحمل شدهایم.
از بهر آن که تیره کنیم آب آسمان
دهر از غبار سینه پر از گرد کرده ایم
هوش مصنوعی: برای آنکه آسمان زندگی را از غبار و کدورت بپوشانیم، سینۀ خود را که پر از غبار است، تیره کردهایم.
نظارگیست چشم در این چرخ مهره باز
این کعبتین در خور آن نرد کرده ایم
هوش مصنوعی: چشم ناظری در این دنیا به گردش افتاده است و ما با چرخش این زندگی، در واقع در تلاشیم تا به هدفی که در نظر داریم، برسیم. ما به بازی و تلاش در مسیر خود ادامه میدهیم تا به آن کعبه که مقصود ماست، دست یابیم.
ای عشق، درد بخش که درمان مراد نیست
درمان جان خسرو از این درد کرده ایم
هوش مصنوعی: ای عشق، تویی که درد را میدهی و درمان نمیکنی، ما جان خسرو را از این درد پر کردهایم.

امیرخسرو دهلوی