شمارهٔ ۱۳۹۲
از دست دل بر آنم کز جان خود بشورم
بیرون جهم که باشد خون با گوزن و گورم
دیوانه ام من، ای دل، زان شمع یادم آور
کاتش زنم جهان را، ناگه اگر بشورم
ذوق خرد نجویم کز غم کشان عشقم
فضل عرب ندانم کز روستای غورم
هر مرده از گناهی سوزند و من چه سوزم
از سوز عشق، باری باشد عذاب گورم
زان نور آفتابم بینا و کور هر دم
نیلوفرم ندانم یا بوم روز کورم
من چون زیم که دیدم با خط مورمالش
زو در دل جگر شد سوراخهای مورم
گویند «خسرو آن سو چندین مرو به زاری »
نی خود همی روم من، دل می برد به زورم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از دست دل بر آنم کز جان خود بشورم
بیرون جهم که باشد خون با گوزن و گورم
هوش مصنوعی: من از دل خستهام که از جان خود جدا شوم و بیرون بیفتم، چون خون با گوزن و گورم در آمیخته است.
دیوانه ام من، ای دل، زان شمع یادم آور
کاتش زنم جهان را، ناگه اگر بشورم
هوش مصنوعی: من دیوانهام، ای دل، و یاد آن شمع مرا به شعله میآورد که اگر بخواهم ناگهان دنیا را به آتش بکشم، این کار را انجام میدهم.
ذوق خرد نجویم کز غم کشان عشقم
فضل عرب ندانم کز روستای غورم
هوش مصنوعی: من لذت و شوق فهم و آگاهی را نمیجویم، زیرا از درد و رنج عشق خود رنج میبرم. همچنین، در مورد فضل و برتری، نمیدانم که از کدام روستای دور در میآیم.
هر مرده از گناهی سوزند و من چه سوزم
از سوز عشق، باری باشد عذاب گورم
هوش مصنوعی: هر مردهای به خاطر گناهانش عذابی میکشد، اما من به خاطر عشق و احساساتم عذاب میکشم؛ بگذار که این عذاب همانا عذاب گور من باشد.
زان نور آفتابم بینا و کور هر دم
نیلوفرم ندانم یا بوم روز کورم
هوش مصنوعی: من از نور خورشید میبینم و در عین حال نابینا هستم، هر لحظه به مانند نیلوفر آبی هستم که نمیدانم آیا بومی هستم یا روزی دیگر نابینا میشوم.
من چون زیم که دیدم با خط مورمالش
زو در دل جگر شد سوراخهای مورم
هوش مصنوعی: من وقتی دیدم خط مورچهها را، دل من از درد جراحتی که بر من وارد کردند، به شدت جریحهدار شد.
گویند «خسرو آن سو چندین مرو به زاری »
نی خود همی روم من، دل می برد به زورم
هوش مصنوعی: میگویند که خسرو در آن طرف برای من مرو به زاری نکن، اما من خودم به آن سمت میروم و دلم را به زور میبرم.

امیرخسرو دهلوی