شمارهٔ ۱۳۷۶
باز با درد جدایی چون کنم؟
باز با هجر آشنایی چون کنم؟
دل ز جان چون بر کنم روز وداع
ترک آن ترک ختایی چون کنم
عقل گوید «پارسایی پیشه کن »
مست عشقم، پارسایی چون کنم؟
گفتمش روز وداع دوستان
گر به زودی باز نایی، چون کنم؟
گفت «کای مستغرق دریای عشق
خسروم من، بی وفایی چون کنم؟»
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز با درد جدایی چون کنم؟
باز با هجر آشنایی چون کنم؟
هوش مصنوعی: چگونه دوباره با درد جدا شدن مواجه شوم؟ چگونه دوباره با بیخبری از آنکه آشنا بودم، کنار بیایم؟
دل ز جان چون بر کنم روز وداع
ترک آن ترک ختایی چون کنم
هوش مصنوعی: وقتی روز وداع فرا برسد و من بخواهم دل را از جانم جدا کنم، چگونه میتوانم آن ترک زیبای ختایی را فراموش کنم؟
عقل گوید «پارسایی پیشه کن »
مست عشقم، پارسایی چون کنم؟
هوش مصنوعی: عقل به من میگوید که باید زندگی پاک و درستی داشته باشم، اما من به خاطر عشق مست هستم و نمیدانم چگونه میتوانم به این نصیحت عمل کنم.
گفتمش روز وداع دوستان
گر به زودی باز نایی، چون کنم؟
هوش مصنوعی: به او گفتم: اگر در روز وداع با دوستان زود برنگردی، من چه باید بکنم؟
گفت «کای مستغرق دریای عشق
خسروم من، بی وفایی چون کنم؟»
هوش مصنوعی: کسی با حالتی عاشقانه به دیگری میگوید: «ای عشق را در عمق خود غرق شده، من که صاحب تو هستم، چگونه میتوانم بیوفا باشم؟»

امیرخسرو دهلوی