گنجور

شمارهٔ ۱۳۵۴

پیش روی تو حدیث مه و جوزا نکنم
ور کنم نیز یقین دان که به عمدا نکنم
به تماشای رخ چون گل تو می آیم
ور بگویی، به چمن پیش تماشا نکنم
آنچه بر من لب تو می کند، ای جان، من نیز
می تتوانم که کنم بر لبت، اما نکنم
تا بگویم که فلان در دل من دارد جای
خویشتن را به دل هیچ کسی جا نکنم
تو همه خون کنی از غمزه و من آه کنم
پس بگویی «مکن » ای شوخ، مکن تا نکنم
دوش گفتی که وفایی بکنم، ترسم، ازآنک
ناگهان در دلت آید که «کنم یا نکنم »
بوسه ای چند بگفتی که ترا خواهم داد
گر به خسرو ندهی، بیش تقاضا نکنم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیش روی تو حدیث مه و جوزا نکنم
ور کنم نیز یقین دان که به عمدا نکنم
هوش مصنوعی: من در حضور تو درباره زیبایی ماه و ستاره‌ها صحبت نمی‌کنم و حتی اگر این کار را هم بکنم، بدان که به عمد چنین چیزی را نمی‌گویم.
به تماشای رخ چون گل تو می آیم
ور بگویی، به چمن پیش تماشا نکنم
هوش مصنوعی: من برای دیدن چهره زیبای تو مانند گل به سمت تو می‌آیم، حتی اگر بگویی که به چمن نگاه نکنم.
آنچه بر من لب تو می کند، ای جان، من نیز
می تتوانم که کنم بر لبت، اما نکنم
هوش مصنوعی: هر آنچه که لب تو با من می‌کند، من هم می‌توانم با لب تو انجام دهم، اما این کار را نمی‌کنم.
تا بگویم که فلان در دل من دارد جای
خویشتن را به دل هیچ کسی جا نکنم
هوش مصنوعی: می‌خواهم بگویم که شخص خاصی در دل من مقام و جایگاه ویژه‌ای دارد و به هیچ‌کس دیگر اجازه نمی‌دهم که چنین جایی را در قلب من به خود اختصاص دهد.
تو همه خون کنی از غمزه و من آه کنم
پس بگویی «مکن » ای شوخ، مکن تا نکنم
هوش مصنوعی: تو با ناز و غمزه‌ات مرا به شدت آزرده‌خاطر می‌کنی و من فقط آه و ناله می‌کنم. پس تو می‌گویی که این کار را نکن، اما ای عزیز، اگر این کار را نکنم، چه کنم؟
دوش گفتی که وفایی بکنم، ترسم، ازآنک
ناگهان در دلت آید که «کنم یا نکنم »
هوش مصنوعی: دیشب گفتی که اگر وفا کنم، مشکلی نیست، اما من نگرانم که ناگهان در دلت تصمیم بگیری که این کار را انجام ندهی یا اصلاً نخواهی کرد.
بوسه ای چند بگفتی که ترا خواهم داد
گر به خسرو ندهی، بیش تقاضا نکنم
هوش مصنوعی: چند بوسه را به من وعده دادی که خواهی داد، اما اگر به شاه ندهی، دیگر چیزی از تو نخواهم.