شمارهٔ ۱۳۳
آبادتر آن سینه که از عشق خراب است
آزادی آن دل که در آن زلف تاب است
کو غمزده ای تا کند از ناله من رقص
کاین نامه من زمزمه چنگ و رباب است
جستم به سؤال آب حیاتی ز لب دوست
او بر شکنان گشت ز من کاین چه جواب است
ای آنکه به فردوس نبینی به لطافت
من دانم و کز تو بر این دل چه عذاب است
در پیش دل خویش هر افسانه که گفتم
گفتنی که فسونی ز پی بستن خواب است
وان سبلت زاهد که به تسبیح بریدی
زانست که امروز مگس ران شراب است
گر لعن تو احیا کندم، دیر شد این دیر
ز آمد شد سلطان خیال تو خراب است
ده پاره مکن از پی نقل غم خود را
کاخر دل مسکین من است، این نه کباب است
خسرو که غریق است به تسلیم که ما را
کشتی نه و مقصود بر آن جانب آب است
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آبادتر آن سینه که از عشق خراب است
آزادی آن دل که در آن زلف تاب است
هوش مصنوعی: دلهایی که از عشق پر شدهاند، زندگی بیشتری دارند، و آزادی واقعی برای دلی نهفته است که در کنج زلفهای تابدار عشق میچرخد و احساس میکند.
کو غمزده ای تا کند از ناله من رقص
کاین نامه من زمزمه چنگ و رباب است
هوش مصنوعی: کجاست آن غمزدهای که با نالههای من به رقص بیفتد، چرا که این نوشتهام همانند نوای چنگ و رباب است.
جستم به سؤال آب حیاتی ز لب دوست
او بر شکنان گشت ز من کاین چه جواب است
هوش مصنوعی: در پی سؤال درباره آب حیات از لب دوست بودم، اما او به معشوقهام اشاره کرد و پرسید که این چه پاسخی است.
ای آنکه به فردوس نبینی به لطافت
من دانم و کز تو بر این دل چه عذاب است
هوش مصنوعی: ای کسی که لطافت من را چون بهشت نمیدانی، من میدانم که چه عذابی از سوی تو بر دل من است.
در پیش دل خویش هر افسانه که گفتم
گفتنی که فسونی ز پی بستن خواب است
هوش مصنوعی: هر قصه و داستانی که در دل خود برای خودم گفتم، به نوعی در پی جذابیّت و فریبی بود که خواب را به تصویر بکشد.
وان سبلت زاهد که به تسبیح بریدی
زانست که امروز مگس ران شراب است
هوش مصنوعی: زاهدی که با تسبیح خود به دنیا پشت کرده، امروز در حالتی است که مگس در شراب قرار دارد. این نشان میدهد که او به چیزهایی که قبلاً از آنها دوری میکرد، نزدیک شده است.
گر لعن تو احیا کندم، دیر شد این دیر
ز آمد شد سلطان خیال تو خراب است
هوش مصنوعی: اگر ناسزا و نفرین تو مرا زنده میکند، پس دیر است که این زیارتگاه (دیر) آنچنان که باید، هنوز نیامده است و سلطنت خیال تو در خرابی به سر میبرد.
ده پاره مکن از پی نقل غم خود را
کاخر دل مسکین من است، این نه کباب است
هوش مصنوعی: غم و دلشکستگیات را به دیگران نگو، چون در دل من به شدت احساسش میکنم و این وضعیت، دردناکتر از کباب شدن است.
خسرو که غریق است به تسلیم که ما را
کشتی نه و مقصود بر آن جانب آب است
هوش مصنوعی: خسرو که در تسلیم غرق شده است، نه تنها ما را در آب به مقصد نمیرساند، بلکه هدف اصلی به سوی آن سوی آب است.