گنجور

شمارهٔ ۱۳

زهی وصف لبت ذکر زبان‌ها
دهانت در سخن اکسیر جان‌ها
چو می‌خندد لب شکرفشانت
ز حیرت باز می‌ماند دهان‌ها
ز عشقت کو به دل تخم وفا ریخت
مرا در سینه می‌ریزد سنان‌ها
فلک را آه مظلومی چو من سوخت
چرا آتش نبارد ز آسمان‌ها
مکن عیبم، کنم گر بوسه‌بازی
به گرد کوی تو بر آستان‌ها
مرا با شکل رسوایی خوش افتاد
بخندید، ای رفیقان، از کران‌ها
ز عشقت آب چشم من که بی‌تو
جوانمردی ندارد ناودان‌ها
شبی کردم به بستان ناله درد
رها کردند مرغ‌ها آشیان‌ها
از این ره رفت خسرو، خلق گویند
چو بیند جابه‌جا از خون نشان‌ها

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1394/09/12 10:12
خشایار

به نظر من در مصرع دوم بیت هشتم مرغان از نظر وزن شعری درست تَر از مرغ ها است

1395/01/20 11:03
مهدی

بله نظر دوستمون درمورد بیت هشتم کاملاُ درسته