گنجور

شمارهٔ ۱۱۵

زهی نموده ازان زلف و عارض و رخ خوب
یکی سواد و دوم نقطه و سیم مکتوب
سواد و نقطه و مکتوب اوست بر دل من
یکی بلا و دوم فتنه و سیم آشوب
بلا و فتنه و آشوب او بود ما را
یکی مراد و دوم مونس و سیم مطلوب
مراد و مونس و مطلوب هر سه از من شد
یکی جدا و دوم غالب و سیم مغلوب
جدا و غالب و مغلوب هر سه باز آید
یکی غلام و دوم دولت و سیم مرکوب
غلام و دولت و مرکوب با سه چیز خوش است
یکی حضور و دوم شادی و سیم محبوب
حضور و شادی و محبوب من بود خسرو
یکی شراب و دوم ساقی و سیم محبوب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی نموده ازان زلف و عارض و رخ خوب
یکی سواد و دوم نقطه و سیم مکتوب
هوش مصنوعی: ای کاش زیبایی‌های زلف و چهره و رخسار تو را درک می‌کردم، که به مانند نوشتاری است با دو نقطه و یک خط.
سواد و نقطه و مکتوب اوست بر دل من
یکی بلا و دوم فتنه و سیم آشوب
هوش مصنوعی: نوشته‌ها و آثار او در دل من به دو صورت نمایان شده‌اند: یکی به عنوان یک مصیبت و دیگری به عنوان یک آشفتگی و بحران.
بلا و فتنه و آشوب او بود ما را
یکی مراد و دوم مونس و سیم مطلوب
هوش مصنوعی: درد و مشکل و آشوب او برای ما یکی آرزو و دیگری رفیق و سومین خواسته است.
مراد و مونس و مطلوب هر سه از من شد
یکی جدا و دوم غالب و سیم مغلوب
هوش مصنوعی: هدف و همراه و خواسته‌ام هر سه از من جدا شد؛ یکی برتر و دیگری شکست‌خورده است.
جدا و غالب و مغلوب هر سه باز آید
یکی غلام و دوم دولت و سیم مرکوب
هوش مصنوعی: جدا از هم و در حال غالب و مغلوب، در نهایت همه به نوعی به یک وضعیت مشترک می‌رسند: یکی به عنوان خدمتکار، دیگری در مقام قدرت و سومی به عنوان سواری.
غلام و دولت و مرکوب با سه چیز خوش است
یکی حضور و دوم شادی و سیم محبوب
هوش مصنوعی: زندگی خوب و خوشایند به سه چیز وابسته است: یکی اینکه آدم در جمع و حضور دیگران باشد، دوم اینکه احساس شادی و خوشحالی کند، و سوم داشتن ارزشی مثل عشق و محبت در زندگی.
حضور و شادی و محبوب من بود خسرو
یکی شراب و دوم ساقی و سیم محبوب
هوش مصنوعی: خسرو محبوب من آنقدر خوشحال و زنده است که در کنار او، شراب و ساقی و زیبایی به اوج می‌رسند.