گنجور

شمارهٔ ۱۰۵۵

ز من به خاطر آن نازنین که یاد دهد؟
ز جور او به که نالم، مرا که داد دهد؟
جوان و مست و فراموش کار و نادان است
زمان زمان ز من بیدلش که یاد دهد؟
مراد جویم و گوید خدا دهد، آری
خدا مگر من بیچاره را مراد دهد
دلم به ششدر غم ماند و کعبتین دو چشم
سفید گشت که این مهره را گشاد دهد
شکیب کو که سرشک سبک رکاب مرا
عنان بگیرد و یک ساعت ایستاد دهد
بدین صفت که دم سرد می زند خسرو
عجب نباشد، اگر خویش را به باد دهد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز من به خاطر آن نازنین که یاد دهد؟
ز جور او به که نالم، مرا که داد دهد؟
هوش مصنوعی: من به خاطر آن عزیز که مرا روشنی بخشد، از ظلم او به که شکایت کنم، که در این حال چه کسی به من کمک خواهد کرد؟
جوان و مست و فراموش کار و نادان است
زمان زمان ز من بیدلش که یاد دهد؟
هوش مصنوعی: جوان در حال سرخوشی و بی‌خبری است و نمی‌داند در این زمان چه باید بکند. من بیدل، کیست که به او یاد بدهد؟
مراد جویم و گوید خدا دهد، آری
خدا مگر من بیچاره را مراد دهد
هوش مصنوعی: من به دنبال آرزوهایم هستم و او می‌گوید که خدا آنها را به من می‌دهد، اما آیا خداوند به من، این بیچاره، چیزی خواهد داد؟
دلم به ششدر غم ماند و کعبتین دو چشم
سفید گشت که این مهره را گشاد دهد
هوش مصنوعی: دل من در غم به شدت مانده است و دو چشم روشن و سفید مانند کعبه، به این زیبایی احتیاج دارند تا این درد و اندوه را از بین ببرند.
شکیب کو که سرشک سبک رکاب مرا
عنان بگیرد و یک ساعت ایستاد دهد
هوش مصنوعی: صبر کن تا شوق و هیجان من با آرامش به کنترل درآید و فرصتی برای استراحت و تأمل پیدا کنم.
بدین صفت که دم سرد می زند خسرو
عجب نباشد، اگر خویش را به باد دهد
هوش مصنوعی: با این ویژگی که خسرو به آرامی صحبت می‌کند، عجیب نیست اگر به راحتی خود را به باد دهد و از دست برود.