گنجور

شمارهٔ ۱۰۵۳

کسی که دیدن آن چشم خوابناک رود
عجب مدان که به خواب خوشش هلاک رود
زمین به یاد لبت بوسه می زنم، لیکن
چگونه آرزوی انگبین به خاک رود
چنین که روی تو گلبرگ نازک است، مباد
که سویت از دل من آه سوزناک رود
به عشق دعوی آتش پرستیش نرسد
برهمنی که در آتش چو ترسناک رود
فرو خورد که برون ندهد اهل دل آهی
که گر برون فگند، شعله بر سماک رود
فدای غمزه زنی باد جان که جانب او
درست آید و دلهای چاک چاک رود
گناه خسرو، اگر دوستیست، غمزه مزن
که از جهان چو شهیدان عشق پاک رود

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کسی که دیدن آن چشم خوابناک رود
عجب مدان که به خواب خوشش هلاک رود
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد زیبایی و جذابیت چشم‌های خواب‌آلود او را نادیده بگیرد، نباید تعجب کند که خوابش به خواب خوشی تبدیل می‌شود و در این حال، دچار بی‌ملاحظگی و خرابی می‌شود.
زمین به یاد لبت بوسه می زنم، لیکن
چگونه آرزوی انگبین به خاک رود
هوش مصنوعی: زمین را به یاد لب‌های تو می‌بوسم، اما چطور می‌توانم آرزو کنم که شهد به خاک بیفتد؟
چنین که روی تو گلبرگ نازک است، مباد
که سویت از دل من آه سوزناک رود
هوش مصنوعی: به زیبایی و لطافت روی تو می‌توانم به گلبرگ نازکی اشاره کنم، اما نمی‌خواهم که بغض و غم درونم به سمت تو برود.
به عشق دعوی آتش پرستیش نرسد
برهمنی که در آتش چو ترسناک رود
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، ادعای پرستش آتش، به کسی که در آتش می‌رود نمی‌رسد؛ مانند برهمن که از آتش می‌ترسد.
فرو خورد که برون ندهد اهل دل آهی
که گر برون فگند، شعله بر سماک رود
هوش مصنوعی: دل‌های اهل درد، آهی را در درون خود نگه می‌دارند و اگر این آه به بیرون بیاید، آتش‌شان شعله‌ور می‌شود و آسمان را می‌سوزاند.
فدای غمزه زنی باد جان که جانب او
درست آید و دلهای چاک چاک رود
هوش مصنوعی: جانم فدای نگاه توست که وقتی به تو می‌نگرم، احساس می‌کنم دل‌های شکسته‌ام به سمت تو کشیده می‌شود.
گناه خسرو، اگر دوستیست، غمزه مزن
که از جهان چو شهیدان عشق پاک رود
هوش مصنوعی: اگر عشق خسرو گناه محسوب می‌شود، دیگر با ناز و غمزه خود ندا بده که از این دنیا کسانی مانند عاشقان واقعی به راحتی می‌روند و می‌آیند.