گنجور

شمارهٔ ۱۰۳۸

پای ناز ارچه گهی جانب ما نگذارد
هم توان زیستن، ار جای به جا نگذارد
این که هر بار گذارد قدم و زار کشد
هم به یکبار همان تیغ چرا نگذارد؟
هیچ رنجیش مباد، ار چه درین بیماری
هیچ روزی قدمی جانب ما نگذارد
خود برد اشک به کو درد دل ماش، از آنک
آنچه اندر دل ما هست صبا نگذارد
دی به دشنامی ذکرم به زبانش می رفت
شکر این لطف رهی جز به دعا نگذارد
جان ترا سجده کند، ای بت کافر دل و بس
هر نمازی که دگر هست روا نگذارد
طاق ابروی بلند تو قومی محرابی ست
که درو چشم تو جز خواب قضا نگذارد
غمزه را گوی، گرت کشتن جمعی هوس است
که کسی بهتر ازو حق بلا نگذارد
سبق بیداد که پیش تو گرفته ست فلک
بر رخ خسرو یک حرف خطا نگذارد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پای ناز ارچه گهی جانب ما نگذارد
هم توان زیستن، ار جای به جا نگذارد
هوش مصنوعی: اگر پای ناز تو گاهی به سمت ما نمی‌آید، باز هم می‌توانم زندگی کنم، حتی اگر در هر جا که هستم به یاد تو باشم.
این که هر بار گذارد قدم و زار کشد
هم به یکبار همان تیغ چرا نگذارد؟
هوش مصنوعی: هر بار که قدم می‌زند و به زحمت می‌افتد، چرا آن تیغ (مشکل) اجازه نمی‌دهد که از آن عبور کند؟
هیچ رنجیش مباد، ار چه درین بیماری
هیچ روزی قدمی جانب ما نگذارد
هوش مصنوعی: هرگز از او ناراحت نباش، هرچند که در این حال و روز هیچ‌گاه گامی به سوی ما برنداشته است.
خود برد اشک به کو درد دل ماش، از آنک
آنچه اندر دل ما هست صبا نگذارد
هوش مصنوعی: اشک‌های ما را به کوی محبوب ببرد، زیرا نسیم صبحگاهی نمی‌گذارد آنچه در دل ماست، آشکار شود.
دی به دشنامی ذکرم به زبانش می رفت
شکر این لطف رهی جز به دعا نگذارد
هوش مصنوعی: روز گذشته، کسی که به من فحش می‌داد، در زبانش نامی از من می‌برد. در برابر این لطف و توجه، من جز دعا چیزی نداشتم که به او بگویم.
جان ترا سجده کند، ای بت کافر دل و بس
هر نمازی که دگر هست روا نگذارد
هوش مصنوعی: ای بت کافر دل، جان من برای تو سجده می‌کند و هیچ نمازی جز این سجده برای تو پذیرفته نیست.
طاق ابروی بلند تو قومی محرابی ست
که درو چشم تو جز خواب قضا نگذارد
هوش مصنوعی: ابروی بلند و قشنگ تو مانند یک محراب است که در آن چشم‌های تو فقط خواب سرنوشت را می‌بینند و اجازه نمی‌دهند چیز دیگری دیده شود.
غمزه را گوی، گرت کشتن جمعی هوس است
که کسی بهتر ازو حق بلا نگذارد
هوش مصنوعی: اگر هوس کشتن انسان‌های بسیاری را داری، بگو که غمزه و ناز را کنار بگذاری، چون هیچ‌کس بهتر از او نمی‌تواند از تو در برابر عواقب‌اش حمایت کند.
سبق بیداد که پیش تو گرفته ست فلک
بر رخ خسرو یک حرف خطا نگذارد
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که سرنوشت و تقدیر به ناحق بر سر پادشاهی سایه افکنده و حتی یک کلمه نادرست نمی‌تواند بر چهره او بیافزاید. به نوعی نشان‌دهنده‌ی قدرت و عظمت پادشاهی است که هیچ اشتباهی نمی‌تواند در اعتبار او تأثیر بگذارد.