گنجور

شمارهٔ ۱۰۲۵

به کوی عاشقی از عافیت نشان ندهند
هر آن کسی که بدو این دهند، آن ندهند
چو عشق جان بردت، شکر گوی، کاین دولت
عطیه ایست که کس را به رایگان ندهند
گران رکابی دل برد جمله توسنیم
خوش آن کسان که دل خویش را عنان ندهند
ز دست می نتوان داد خوبرویان را
اگر چه داد دل یار مهربان ندهند
گرت بتی و شرابی ست وقت را خوش دان
که در جهان به کسی عمر جاودان ندهند
بگفتمش که بکش تا بمیرم و برهم
جواب داد که راحت به عاشقان ندهند
چو یار نیست به تسکین خلق نتوان زیست
که دوستان اگرم دل دهند، جان ندهند
چو جان دهم به غمش، در رهش کنیدم خاک
حقیقت است که جایم بر آستان ندهند
زهی حلاوت تیغ از کف نکورویان
اگر به دست رقیبان بدگمان ندهند
چو دل حریف تو شد زینهار، ای ساقی
تنک شراب مرا ساغر گران ندهند
به جور ترک جوانان طریق خسرو نیست
همین بود که ز خون ریزیش امان ندهند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به کوی عاشقی از عافیت نشان ندهند
هر آن کسی که بدو این دهند، آن ندهند
هوش مصنوعی: در مسیر عاشقی، به هیچ کس اجازه نمی‌دهند که به راحتی و آرامش زندگی کند. هر کسی که در این راه قرار گیرد، نباید انتظار داشته باشد که آرامش و آسایش را تجربه کند.
چو عشق جان بردت، شکر گوی، کاین دولت
عطیه ایست که کس را به رایگان ندهند
هوش مصنوعی: زمانی که عشق جان تو را می‌گیرد، شکرگزار باش، زیرا این نعمت و خوشبختی چیزی نیست که به راحتی و بدون زحمت به کسی بدهند.
گران رکابی دل برد جمله توسنیم
خوش آن کسان که دل خویش را عنان ندهند
هوش مصنوعی: دل در این دنیا بسیار با ارزش و سنگین است و افرادی که توانسته‌اند بر روی احساسات و دل خود کنترل داشته باشند و اجازه ندهند که احساساتشان بر آن‌ها غلبه کند، واقعاً در زندگی موفق‌تر هستند.
ز دست می نتوان داد خوبرویان را
اگر چه داد دل یار مهربان ندهند
هوش مصنوعی: نمی‌توان از دست زیبایی‌های خوبروان چشم پوشید، حتی اگر دل دوست مهربان کمک نکند.
گرت بتی و شرابی ست وقت را خوش دان
که در جهان به کسی عمر جاودان ندهند
هوش مصنوعی: اگر در کنار تو محبوبی و می‌خانه‌ای هست، زمان را غنیمت شماری، چرا که در این دنیا به کسی عمری جاودانه نمی‌دهند.
بگفتمش که بکش تا بمیرم و برهم
جواب داد که راحت به عاشقان ندهند
هوش مصنوعی: به او گفتم که اگر می‌خواهی مرا بکش تا از درد عشق رها شوم، اما او پاسخ داد که راحتی به عاشقان نمی‌دهند.
چو یار نیست به تسکین خلق نتوان زیست
که دوستان اگرم دل دهند، جان ندهند
هوش مصنوعی: وقتی که محبوبی در کنار نباشد، زندگی کردن برای انسان دشوار می‌شود. حتی اگر دوستان هم در کنار باشند و دلی نسبت به او نشان دهند، نمی‌توانند جان و روح او را جلا ببخشند.
چو جان دهم به غمش، در رهش کنیدم خاک
حقیقت است که جایم بر آستان ندهند
هوش مصنوعی: وقتی که جانم را به خاطر غم او می‌دهم، در مسیر او بر خودم خاک می‌پاشم. این واقعیت است که به خاطر مقامم دیگر اجازه نمی‌دهند بر آستان او حاضر شوم.
زهی حلاوت تیغ از کف نکورویان
اگر به دست رقیبان بدگمان ندهند
هوش مصنوعی: چه خوش است که تیغ زیبای نیكوكارانی در دست رقیب‌های بدگمان قرار نگیرد.
چو دل حریف تو شد زینهار، ای ساقی
تنک شراب مرا ساغر گران ندهند
هوش مصنوعی: زمانی که دل من گرفتار عشق تو شد، ای ساقی، مراقب باش که به من شراب گران ندهند.
به جور ترک جوانان طریق خسرو نیست
همین بود که ز خون ریزیش امان ندهند
هوش مصنوعی: به خاطر ستم‌هایی که جوانان بر مردم می‌کنند، راهی برای رهایی از اوضاع نیست و فقط به دلیل خون‌ریزی‌های اوست که به کسی رحمی نمی‌شود.