گنجور

شمارهٔ ۱۰۲۴

آنی که از کرشمه و نازت سرشته‌اند
نقشی چو تو ز کلک قضا کم نوشته‌اند
جان سوده‌اند ریخته در چشمه حیات
تا زان خمیر مایه لعلت سرشته‌اند
عناب‌های ترک ازان می‌چکد نبات
پیش لب تو خشک و ترش رو چو کشته‌اند
گر پرتوی ز روی تو بر صالحان فتد
در حال سایه گیر بسان فرشته‌اند
عشاق را به جز جگر خسته بر نداد
زان دانه‌های دل که به کوی تو کشته‌اند
از بهر کام دل چه تنم بر در تو، چون
در پود چرخ تار مرادی نرشته‌اند
خسرو ازان به چاه زنخدان تو فتاد
کش پیش دیده پرده تقدیر هشته‌اند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنی که از کرشمه و نازت سرشته‌اند
نقشی چو تو ز کلک قضا کم نوشته‌اند
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که زیبایی و جذابیت تو به قدری خاص و منحصر به فرد است که نمی‌توان حتی یک نقش مشابه از آن با توانایی‌های دیگران آفرید. به عبارت دیگر، تو انقدر دلربا و جذابی هستی که در جهان، هیچ چیزی مشابه تو وجود ندارد.
جان سوده‌اند ریخته در چشمه حیات
تا زان خمیر مایه لعلت سرشته‌اند
هوش مصنوعی: افراد جان خود را فدای زندگی کرده‌اند تا از خمیری که ماده اصلی تو را شکل داده، ارزش و زیبایی بسازند.
عناب‌های ترک ازان می‌چکد نبات
پیش لب تو خشک و ترش رو چو کشته‌اند
هوش مصنوعی: مغزهای رسیده از درختان ترک، در کنار تو به قدری شیرین و خوش‌عطر هستند که میوه‌ها و گیاهان دیگر در مقایسه با آن‌ها بی‌مزه و بی‌فایده به نظر می‌رسند. تو با چهره‌ی عبوس و بی‌احساس خود، همچون کسی که به مرگ راضی شده، همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهی.
گر پرتوی ز روی تو بر صالحان فتد
در حال سایه گیر بسان فرشته‌اند
هوش مصنوعی: اگر نوری از روی تو بر نیکان بیفتد، در حالتی مانند سایه، به مانند فرشتگان خواهند بود.
عشاق را به جز جگر خسته بر نداد
زان دانه‌های دل که به کوی تو کشته‌اند
هوش مصنوعی: عشاق به جز درد و رنجی که در دل دارند، از چیز دیگری نمی‌گویند، زیرا همان دانه‌های دلشان که در مسیر تو قربانی شده‌اند، تنها یادآوری از شادی‌ها و غم‌هایشان است.
از بهر کام دل چه تنم بر در تو، چون
در پود چرخ تار مرادی نرشته‌اند
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آرزوها و خوشبختی‌ام، مانند سختی که از حرکت چرخ زندگی بر جانم می‌آید، در درگاه تو ایستاده‌ام.
خسرو ازان به چاه زنخدان تو فتاد
کش پیش دیده پرده تقدیر هشته‌اند
هوش مصنوعی: خسرو به خاطر زیبایی و جذابیت تو به چاه عشق افتاده است، زیرا تقدیر و سرنوشت در برابر چشمانش را پرده‌پوشی کرده‌اند.