شمارهٔ ۱۰۰۷
دو چشمت که تیر بلا می زند
چنان تیر بهر چرا می زند؟
کمان جانب دیگری می کشد
ولی تیر بر جان ما می زند
زهی دیده کز شوخی و چابکی
کجا می نماید، کجا می زند؟
دو زلف تو از پشتی روی او
شب تیره را در قفا می زند
به هنگام رفتار بالای تو
تگ کبک را زاغ پا می زند
چو بوی ترا در چمن می برد
نسیم بهار از صبا می زند
نوا می زند بلبل از راه عشق
ولی راه این بینوا می زند
مریز آب خسرو همین غم بس است
که آتش درین مبتلا می زند
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دو چشمت که تیر بلا می زند
چنان تیر بهر چرا می زند؟
هوش مصنوعی: دو چشمت مانند تیری است که به دل من میزند، انگار که هدفی دارد و باعث درد و رنج میشود.
کمان جانب دیگری می کشد
ولی تیر بر جان ما می زند
هوش مصنوعی: کمان در سمت دیگری نشانه میگیرد، اما تیر آن بر دل ما اصابت میکند.
زهی دیده کز شوخی و چابکی
کجا می نماید، کجا می زند؟
هوش مصنوعی: چه نیکو چشمی که با شوخی و چابکی خود، حرکت و جلوهگری میکند و نمیداند کجا باید جلوهگری کند یا کجا باید ضربه بزند.
دو زلف تو از پشتی روی او
شب تیره را در قفا می زند
هوش مصنوعی: دو زلف تو مانند پردهای سیاه، شب تاریک را پشت سر میاندازد.
به هنگام رفتار بالای تو
تگ کبک را زاغ پا می زند
هوش مصنوعی: در زمان هایی که تو رفتار زیبایی نشان میدهی، حتی زاغ نیز به کبک حمله میکند.
چو بوی ترا در چمن می برد
نسیم بهار از صبا می زند
هوش مصنوعی: نسیم بهاری، بوی تو را در چمن میپراکند و از سمت صبا میوزد.
نوا می زند بلبل از راه عشق
ولی راه این بینوا می زند
هوش مصنوعی: بلبل به خاطر عشق آواز میخواند، اما این بیچاره همچنان در مسیر خود قدم برمیدارد.
مریز آب خسرو همین غم بس است
که آتش درین مبتلا می زند
هوش مصنوعی: آب خسرو را نریز؛ زیرا همین درد و اندوه کافی است و آتش در این معضل میسوزاند.

امیرخسرو دهلوی