گنجور

شمارهٔ ۱۰

گل من سبزه زاری کرد پیدا
زمانه نوبهاری کرد پیدا
در این موسم که از تأثیر نوروز
جهان نو روزگاری کرد پیدا
ز کوه ابر سنگ ژاله افتاد
زر گل را، عیاری کرد پیدا
شدم موی و فرو رفتم به رویش
همانم خارخاری کرد پیدا
نهانی خارخاری داشت آن شوخ
به حمدالله که باری کرد پیدا
ببین خسرو، اگر جانت به کار است
که جان را باز کاری کرد پیدا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل من سبزه زاری کرد پیدا
زمانه نوبهاری کرد پیدا
هوش مصنوعی: گل من در میان سبزه‌ها جوانه زده و بهار به وضوح در حال ظهور است.
در این موسم که از تأثیر نوروز
جهان نو روزگاری کرد پیدا
هوش مصنوعی: در این زمان که نوروز به دنیا تأثیر می‌گذارد، تغییرات جدید و روزهای تازه‌ای آغاز می‌شود.
ز کوه ابر سنگ ژاله افتاد
زر گل را، عیاری کرد پیدا
هوش مصنوعی: از کوه، دانه‌های برف مانند سنگی به پایین افتاد و به گل، زیبایی و جلا بخشید.
شدم موی و فرو رفتم به رویش
همانم خارخاری کرد پیدا
هوش مصنوعی: من همچون مویی شدم و در جلوی او فرو رفتم، ولی او به طور ناگهانی باعث شد که درد و رنجی بر من پیدا شود.
نهانی خارخاری داشت آن شوخ
به حمدالله که باری کرد پیدا
هوش مصنوعی: آن شوخ (کسی که ناز و کرشمه دارد) به طور پنهانی یک خار در دل خود داشت، ولی با حمد خداوند، این درد و رنج ناگهان نمایان شد و به نمایش درآمد.
ببین خسرو، اگر جانت به کار است
که جان را باز کاری کرد پیدا
هوش مصنوعی: ببین خسرو، اگر زندگی‌ات به کار است، باید این زندگی را به گونه‌ای نشان دهی که ارزش آن مشخص شود.