قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - امیر خسرو نزد سلطان کیقباد رسید قصیدهٔ مدحیه را شاید درین ایام به وی تقدیم داشته باشد:
منت ایزد را که شه بر تخت سلطانی نشست
در دماغ سلطنت باد سلیمانی نشست
شه معزالدین و الدنیا که از دیوان غیب
نام او برنامهٔ دولت به عنوانی نشست
کیقباد ، آن گوهر تاج کیان کز زخم تیغ
باج ایران بستد و برتخت تورانی نشست
چون به تخت سلطنت بنشستی از حکم ازل
تا ابد بنشین که آنجا هم تو میدانی نشست
زان کمرهای مرصع کز تو بر بستند خلق
هر بزرگی تا کمر در گوهر کانی نشست
ابر صد بار آبروی خویش را بر خاک ریخت
پیش ابر دست تو کاندر در افشانی نشست
بر در قصر چو فردوس تو رضوان بهشت
شاخ طوبی را عصا کرد و به دربانی نشست
دید قصر شاه را با برج جوزا هم کمر
بنده خسرو چون عطارد در ثنا خوانی نشست
قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - زمان ارکان هر دو بار باز هم روبرو شدند و از هر دو جانب شاعران قصیدهها سرودند قصیدهٔ معروف امیر خسرو شاید در همین مجالس قرائت شده باشد:: زهی ملک خوش چون دو سلطان یکی شدقصیدهٔ شمارهٔ ۶ - اشعار حاوی و قایع تاریخی از قران السعدین (حاوی مجمل کتاب ) مجموع عنوانهای فصول مثنوی و قران السعدین که ضمنا فهرست مندرجات کتاب میباشد نیز بذات خود یک قصیدهٔ مستقل میشود و آنرا در اینجا میریم :: شکر گویم که به توفیق خداوند جهان
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
منت ایزد را که شه بر تخت سلطانی نشست
در دماغ سلطنت باد سلیمانی نشست
هوش مصنوعی: شکر گزار خداوندیم که شاه بر تخت حکومت نشسته است و این نشان از قدرت و عظمت سلیمان دارد.
شه معزالدین و الدنیا که از دیوان غیب
نام او برنامهٔ دولت به عنوانی نشست
هوش مصنوعی: شاه معزالدین و دنیا، که در دیوان غیب نامش به عنوان برنامهای برای قدرت و حکومت ثبت شده است، بر تخت نشسته است.
کیقباد ، آن گوهر تاج کیان کز زخم تیغ
باج ایران بستد و برتخت تورانی نشست
هوش مصنوعی: کیقباد، آن جواهر شاهی ایران که به خاطر زخم شمشیر، سرزمین ایران را تسخیر کرد و بر تخت سلطنت توران نشست.
چون به تخت سلطنت بنشستی از حکم ازل
تا ابد بنشین که آنجا هم تو میدانی نشست
هوش مصنوعی: زمانی که بر تخت سلطنت نشستی، از آغاز تا پایان در همان مقام بمان که میدانی آنجا نیز جایگاه توست.
زان کمرهای مرصع کز تو بر بستند خلق
هر بزرگی تا کمر در گوهر کانی نشست
هوش مصنوعی: به خاطر کمرهای زیبا و زینتی که مردم به واسطهی تو بر تن کردند، هر بزرگی تا کمر در میان گنجهای باارزش نشسته است.
ابر صد بار آبروی خویش را بر خاک ریخت
پیش ابر دست تو کاندر در افشانی نشست
هوش مصنوعی: ابر به خاطر تو بارها عزت و شأن خود را در برابر زمین نثار کرده است، زیرا تو در زیبایی و بخشندگی، بر او برتری داری و خود را در این حیا و احسان نمایان کردهای.
بر در قصر چو فردوس تو رضوان بهشت
شاخ طوبی را عصا کرد و به دربانی نشست
هوش مصنوعی: در ورودی قصر همچون بهشت، فردوس بهشت به همراه شاخ طوبی به عنوان یک عصا قرار گرفت و بر آن نظارت کرد.
دید قصر شاه را با برج جوزا هم کمر
بنده خسرو چون عطارد در ثنا خوانی نشست
هوش مصنوعی: قصر شاه را دید که در کنار برج جوزا قرار دارد، و بندهای چون عطارد در ستایش او نشسته است.