گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - زمان ارکان هر دو بار باز هم روبرو شدند و از هر دو جانب شاعران قصیده‌ها سرودند قصیدهٔ معروف امیر خسرو شاید در همین مجالس قرائت شده باشد:

زهی ملک خوش چون دو سلطان یکی شد
زهی عهد خوش چون دو پیمان یکی شد
دو چتر از دو سو سر برآورد از در
زمین زان دوابر در افشان یکی شد
پسر پادشاه و پدر نیرسلطان
کنون ملک بین چون دو سلطان یکی شد
ز بهر جهان داری و بادشاهی
جهان‌را دو شاه جهانبان یکی شد
یکی ناصر عهد محمود سلطان
که فرمانش در چار ارکان یکی شد
دگر شه معز جهان کیقبادی
که در ضبطش ایران و توران یکی شد
به دیو و پری گوی، ای بادکاینک
دو وارث به ملک سلیمان یکی شد
کنون روی در چین نیارند ترکان
به هندوستان چون دو خاقان یکی شد
برون شد دوئی از سر ترک وهندو
که هندوستان با خراسان یکی شد
به صد مهمانی صلا داد عالم
چوبر خوان شاهی دو مهمان یکی شد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی ملک خوش چون دو سلطان یکی شد
زهی عهد خوش چون دو پیمان یکی شد
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی بیان می‌کند که زمانی که دو پادشاه یا دو حاکم در کنار هم قرار می‌گیرند و با یکدیگر متحد می‌شوند، اوضاع بهتر و خوشایندتر می‌شود. همچنین، هنگامی که دو عهد و پیمان به هم پیوند می‌خورند و یک‌دست می‌شوند، می‌توان به امید روزهای خوش و آرامش جامعه بود.
دو چتر از دو سو سر برآورد از در
زمین زان دوابر در افشان یکی شد
هوش مصنوعی: دو چتر از دو طرف از زمین سربرآورده‌اند و آن دو چتر که از جهات مختلف به هم نزدیک شده‌اند، به یکدیگر پیوسته و یکی شده‌اند.
پسر پادشاه و پدر نیرسلطان
کنون ملک بین چون دو سلطان یکی شد
هوش مصنوعی: پسر پادشاه و پدر نیرسلطان هم‌اکنون در سرزمین دارای سلطنت، چون دو پادشاه به شمار می‌آیند.
ز بهر جهان داری و بادشاهی
جهان‌را دو شاه جهانبان یکی شد
هوش مصنوعی: برای عشق و دوستی جهان و پادشاهی، دو پادشاه بزرگ به هم پیوسته‌اند.
یکی ناصر عهد محمود سلطان
که فرمانش در چار ارکان یکی شد
هوش مصنوعی: یک شخص به نام ناصر در زمان سلطان محمود وجود دارد که فرمان او در چهار گوشه جهان به یکسان برقرار شده است.
دگر شه معز جهان کیقبادی
که در ضبطش ایران و توران یکی شد
هوش مصنوعی: مردی دیگر به دنیا می‌آید که قدرتمند و صاحب اختیاری بزرگ است و در دوران او، ایران و توران به هم پیوند می‌خورند و به یک وحدت دست پیدا می‌کنند.
به دیو و پری گوی، ای بادکاینک
دو وارث به ملک سلیمان یکی شد
هوش مصنوعی: ای باد، به دیوان و پری‌ها بگو که اکنون دو نفر به عنوان وارث ملک سلیمان شده‌اند.
کنون روی در چین نیارند ترکان
به هندوستان چون دو خاقان یکی شد
هوش مصنوعی: اکنون دیگر ترک‌ها به چین روی نمی‌آورند و به هندوستان می‌روند، چون که دو فرمانروا یکی شده‌اند.
برون شد دوئی از سر ترک وهندو
که هندوستان با خراسان یکی شد
هوش مصنوعی: دوگانگی و جدایی بین ترک و هندو از بین رفت و هندوستان و خراسان به یکدیگر پیوستند.
به صد مهمانی صلا داد عالم
چوبر خوان شاهی دو مهمان یکی شد
هوش مصنوعی: وقتی که در عالم، دعوتی به مهمانی می‌شود و همه به آنجا می‌آیند، همچنان که در سرای شاه، دو مهمان به یکدیگر می‌پیوندند.