گنجور

شمارهٔ ۴۱

گفتم جانا گفت بگو گر مردی
گفتم مردم گفت که نیکو کردی
گفتم چشمم گفت بس این بی آبی
گفتم نفسم گفت مکن دم سردی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفتم جانا گفت بگو گر مردی
گفتم مردم گفت که نیکو کردی
هوش مصنوعی: گفتم ای محبوب، بگو اگر مرد هستی. او گفت: من مرد هستم و گفتم که کار خوبی انجام دادی.
گفتم چشمم گفت بس این بی آبی
گفتم نفسم گفت مکن دم سردی
هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده با چشمانش به بی‌آبی و کمبود آب اشاره دارد و به او می‌گوید که دیگر بس است. همچنین نفسش به او هشدار می‌دهد که نباید ناامید شود و نباید در این موقعیت سرد و بی‌حرکت بماند. در واقع، او میان نشانه‌های ناامیدی و ضرورت اقدام درگیر است.