گنجور

شمارهٔ ۲۵

شمعی که به رخسار نکو بودی گرم
دید آن رخ و چون موم شدش آن دل نرم
پیش قد و چشم و خدمتش در بستان
نرگس ز حیا برآید و یرو از شرم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شمعی که به رخسار نکو بودی گرم
دید آن رخ و چون موم شدش آن دل نرم
هوش مصنوعی: شمعی که زیبایی چهره‌ات را می‌سوزاند، با دیدن آن چهره گرم شد و به نرمی همچون موم درآمد.
پیش قد و چشم و خدمتش در بستان
نرگس ز حیا برآید و یرو از شرم
هوش مصنوعی: در حضور قد و چشمانش، نرگس‌ها از حیا و شرم خجالت می‌کشند که سر به بالا بزنند.