گنجور

شمارهٔ ۵۱

کردم از سید راگوی سوالی که ترا
هست جز رای و جز اندیشه سودای دگر
گفت صد رای دگر با تو بگویم لیکن
که من از دست تو فردا بروم جای دگر

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کردم از سید راگوی سوالی که ترا
هست جز رای و جز اندیشه سودای دگر
هوش مصنوعی: من از سید (آقا) سوالی کردم که آیا جز فکر و نظر تو چیزی دیگری برای گفتن داری؟
گفت صد رای دگر با تو بگویم لیکن
که من از دست تو فردا بروم جای دگر
هوش مصنوعی: می‌گوید که می‌خواهم حرف‌های دیگری با تو بزنم، اما چون فردا دیگر به‌جایی خواهم رفت و ممکن است نتوانم با تو صحبت کنم.